loading...
داستان,مطالب جالب,جك و...
reza بازدید : 140 سه شنبه 1392/05/01 نظرات (0)

slm dustan omid varam k haletun khub bashe in web dg ziad fa'al nist va dg inja matalebesho up nemikonam... adresse jadide web ro mizaram ba matalebe bishtar o dastanaye jaleb tar va hamishse ham matlab up mishe ta jayi k emkanesh hast omidvaram k hamishe movafagh bashid inam az adress jadid : WWW.CLIFF-HANGER.ROZBLOG.COM

reza بازدید : 124 چهارشنبه 1391/09/29 نظرات (2)

ن دوستـــان افتاده ای تک / رخت هندونه ،زلفت عین پشمک! برایت می زنم اینک پیامک / شب یلدای تو ای گــــــل! مبارک! ********** اس ام اس شب یلدا ********** تو میری و من فقط نگاهت می کنم ، تعجب نکن که چرا گریه نمی کنم ، بی تو یک عمر فرصت برای گریستن دارم ، اما برای دیدن تو همین یک لحظه باقیست ، تا یلدایی دیگر انتظارت را خواهم کشید . . . ********** اس ام اس شب یلدا ********** چند ساعت بیشتر به آخر پاییز نمونده، جوجه هاتو شمردی!؟ ********** اس ام اس شب یلدا ********** توی سرمای این شب طولانی به فکر بی خانه مان هایی که چشم میزنند زودتر صبح بشه هم هستی ؟ ********** اس ام اس شب یلدا ********** شادیتون ۱۰۰ شب یلدا دلتون قد یه دریا توی این شبای سرما یادتون همیشه با ما یلدا مبارک . . . ********** اس ام اس شب یلدا ********** روی گل شما به سرخی انار ، شب شما به شیرینی هندوانه ، خندتون مانند پسته و عمرتون به بلندی یلدا . شب یلدا مبارک . . . ********** اس ام اس شب یلدا ********** یلدا یعنی یادمان باشد که زندگی آنقدر کوتاه است که یک دقیقه بیشتر با هم بودن را باید جشن گرفت یلدایتان مبارک. ********** اس ام اس شب یلدا ********** ما منتظر صبح شب یلداییم دستی به دعا تا فرج فرداییم . . . ********** اس ام اس شب یلدا ********** چون تیر رها گشتـه ز چلّـه شده ایم! مهمان شمــا در شب چلّـه شده ایم! از برکت ایـن سفــره ی الــوان شما تا خرخره خورده،چاق و چلّـه شده ایم! ********** اس ام اس شب یلدا ********** محفل آریائی تان طلائی ٬ دلهایتان دریائی شادیهایتان یلدائی ٬ پیشاپیش مبارک باد این شب اهورائی . . . ********** اس ام اس شب یلدا ********** قیمت پماد سوختگی شب یلدا(چله)خیلی خیلی بالا میره. اگه نگرفتی زود تر بخرش شاید هندوانه ای که گرفتی سفید در بیاد هااا اون وقت لازمت میشه!!! ********** اس ام اس شب یلدا ********** تو خوبی! تو بهترینی! تو تکی! . اینم از هندونه شب یلدات. بذارشون تو یخچال خنک شه ! یلدا مبارک! ********** اس ام اس شب یلدا ********** بیا ای دل کمی وارونه گردیم ، برای هم بیا دیوونه گردیم ، شب یلدا شده نزدیک ای دوست ، برای هم بیا هندونه گردیم . شب یلدا مبارک

reza بازدید : 87 دوشنبه 1391/09/27 نظرات (0)

پسر كوچكي، روزي هنگام راه رفتن در خيابان، سكه اي يك سنتي پيدا كرد. او از پيدا كردن اين پول ، آن هم بدون هيچ زحمتي، خيلي ذوق زده شد. اين تجربه باعث شد كه او بقيه روزها هم با چشمان باز سرش را به سمت پايين بگيرد و در جستجوي سكه هاي بيشتر باشد. او در مدت زندگيش، ۲۹۶ سكه ۱ سنتي، ۴۸ سكه ۵ سنتي، ۱۹ سكه ۱۰ سنتي، ۱۶ سكه ۲۵ سنتي، ۲ سكه نيم دلاري و يك اسكناس مچاله شده يك دلاري پيدا كرد. يعني در مجموع ۱۳ دلار و ۲۶ سنت. در برابر به دست آوردن اين ۱۳ دلار و ۲۶ سنت، او زيبايي دل انگيز ۳۱۳۶۹ طلوع خورشيد ، درخشش ۱۵۷ رنگين كمان و منظره درختان ا فرا درسرمای پاییز را از دست داد. او هیچ گاه حرکت ابر های سفید را بر فراز آسمان ها در حالی که از شکلی به شکل دیگر در می آمدند،ندید. پرندگان در حال پرواز،درخشش خورشید و لبخند هزاران رهگذر، هرگز جزءی از خاطرات او نشد.

reza بازدید : 105 جمعه 1391/07/21 نظرات (1)
مردي دختر سه ساله اي داشت. روزي مرد به خانه آمد و ديد كه دخت رش گران ترين كاغذ زرورق كتابخانه اورا براي آرايش يك جعبه كودكانه هدر داده است . مرد دخترش را به خاطر اينكه كاغذ زرورق گرانبهايش را يه هدر داده است تنبيه كرد و دخترك آن شب را با گريه به بستر رفت وخوابيد. روز بعد مرد وقتي از خواب بيدار شد ديد دخترش بالاي سرش نشسته است و آن جعبه زرورق شده را به سمت او دراز كرده است. مرد تازه متوجه شد كه آن روز، روز تولش است و دخترش زرورق ها رابراي هديه تولدش مصرف كرده است. او با شرمندگي دخترش را بوسيد و جعبه رااز او گرفت و در جعبه را باز كرد. اما با كمال تعجب ديد كه جعبه خالي استمرد بار ديگر عصباني شد به دخترش گفت كه جعبه خالي هديه نيست وبايد چيزي درون آن قرار داد. اما دخترك با تعجب به پدر خيره شد وبه او گفت كه نزديك به هزار بوسه در داخل جعبه قرار داده است تا هر وقت غمگين بود يك بوسه از جعبه بيرون آورد و بداند كه دخترش چقدر دوستش دارد!!
reza بازدید : 95 جمعه 1391/07/21 نظرات (0)
پيرمرد روي نيمكت نشسته بود و كلاهش را روي سرش كشيده بود و استراحت مي كرد. سواري نزديك شد و از او پرسيد: هي پيري! مردم اين شهر چه جور آدمهاييند؟ پيرمرد پرسيد: مردم شهر تو چه جوريند؟ گفت: مزخرف ! پيرمرد گفت: اينجا هم همينطور! بعد از چند ساعت سوار ديگري نزديك شد و همين سؤال را پرسيد. پيرمرد باز هم از او پرسيد :مردم شهر تو چه جوريند؟ گفت: خب ! مهربونند. پيرمرد گفت: اينجا هم همينطور !!!!
reza بازدید : 95 جمعه 1391/07/21 نظرات (0)
تاجري پسرش را براي آموختن راز خوشبختي نزد خردمندي فرستاد . پسر جوان چهل روز تمام در صحرا راه رفت تا اينكه سرانجام به قصري زيبا بر فراز قله كوهي رسيد. مرد خردمندي كه او در جستجويش بود آنجا زندگي مي كرد. به جاي اينكه با يك مرد مقدس روب ه رو شود وارد تالاري شد كه جنب و جوش بسياري در آن به چشم مي خورد، فروشندگان وارد و خارج مي شدند، مرد م در گوشه اي گفتگو مي كردند، اركستر كوچكي موسيقي لطيفي مي نواخت و روي يك ميز انواع و اقسام خوراكي ها لذيذ چيده شده بود. خردمند با اين و آن در گفتگو بود و جوان ناچار شد دو ساعت صبر كند تا نوبتش فرا رسد. خردمند با دقت به سخنان مرد جوان كه دليل ملاقاتش را توض يح مي داد گوش كرد اما به او گفت كه فعلأ وقت ندارد كه راز خوشبختي را برايش فاش كند. پس به او پيشنهاد كرد كه گردشي در قصر بكند و حدود دو ساعت ديگر به نزد او بازگردد. آنگاه يك قاشق «. اما از شما خواهشي دارم » : مرد خردمند اضافه كرد در » : كوچك به دست پسر جوان داد و دو قطره روغن در آن ريخت و گفت تمام مدت گردش اين قشق را در دست داشته باشيد و كاري كنيد كه روغن «. آن نريزد مرد جوان شروع كرد به بالا و پايين كردن پله ها، در حاليكه چشم از قاشق بر نمي داشت. دو ساعت بعد نزد خردمند بازگشت. مرد خردمند از او پرس يد باغي كه استاد باغبان ده سال صرف آراستن آن كرده است ديديد؟ آيا اسناد «؟ و مدارك ارزشمند مرا كه روي پوست آهو نگاشته شده ديديد جوان با شرمساري اعتراف كرد كه هيچ چيز نديده، تنها فكر او اين بوده كه قطرات روغني را كه خردمند به او سپرده بود حفظ كند. خردمند گفت : خب، پس برگرد و شگفتي هاي دنياي من را بشناس . آدم نمي تواند به كسي اعتماد كند، مگر اينكه خانه اي را كه در آن سكونت دارد بشناسد. مرد جوان اين بار به گردش در كاخ پرداخت، در حاليكه همچنان قاشق را به دست داشت، با دقت و توجه كام ل آثار هنري را كه زينت بخش ديوارها و سقف ها بود مي نگريست .او باغ ها را ديد و كوهستان هاي اطراف را، ظرافت گل ها و دقتي را كه در نصب آثار هنري در جاي مطلوب به كار رفته بودتحسين كرد. وقتي به نزد خردمند بازگشت همه چيز را با جزئيات براي او توصيف كرد. خردمند پرسيد: پس آن دو قطره روغني را كه به تو سپردم كجاست؟ مرد جوان قاشق را نگاه كرد و متوجه شد كه آنها را ريخته است. آن وقت مرد خردمند به او گفت: راز خوشبختي اين است كه همه شگفتي هاي جهان را بنگري بدون اينكه » «. دو قطره روغن داخل قاشق را فراموش كني بر گرفته از كتاب كيمياگر، نوشته پائولو كوئيلو
reza بازدید : 138 جمعه 1391/07/21 نظرات (0)
پسر بچه اي وارد بستني فروشي شد و پشت ميزي نشست . پيشخدمت يك « ؟ يك بستني ميوه اي چند است » : ليوان آب برايش آورد . پسر بچه پرسيد پسر بچه دستش را در جيبش برد و .« ۵۰ سنت » : پيشخدمت پاسخ داد «؟ يك بستني ساده چند است » : شروع به شمردن كرد. بعد پرسيد در همين حال ، تعدادي از مشتريان در انتظار ميز خالي بودند و پيشخدمت « ۳۵ سنت » : با عصبانيت پاسخ داد « لطفأ يك بستني ساده » : پسر دوباره سكه هايش را شمرد و گفت پيشخدمت بستني را آورد و به دنبال كار خود رفت . پسرك نيز پس از خوردن بستني پول را به صندوق پرداخت و رفت. وقتي پيشخدمت بازگشت از آنچه ديد شوكه شد . آنجا در كنار ظرف خالي بستني، ۲ سكه ۵ سنتي و ۵ سكه ۱ سنتي گذاشته شده بود . براي انعام پيشخدمت!!!
reza بازدید : 102 جمعه 1391/07/21 نظرات (0)
در بيمارستاني ، دو مرد بيمار در يك اتاق بستري بودند . يكي از بيماران اجازه داشت كه هر روز بعد از ظهر يك ساعت روي تختش بنشيند . تخت او در كنار تنها پنجره اتاق بود . اما بيمار ديگر مجبور بود ه يچ تكاني نخورد و هميشه پشت به هم اتاقيش روي تخت بخوابد . آنها ساع ت ها با يكديگر صحبت مي كردند؛ از همسر، خانواده، خانه ، سر بازي يا تعطيلاتشان با هم حرف مي زدند . هر روز بعد از ظهر، بيماري كه تختش كنار پنجره بود، مي نشست و تم ام چيزهايي كه بيرون از پنجره مي ديد، براي ه م اتاقيش توصيف مي كرد. بيمار ديگر در مدت اين يك ساعت ، با ش نيدن حال و هواي دنياي بيرون، روحي تازه مي گرفت. مرد كنار پنجره از پاركي كه پنجره رو به آن باز مي شد مي گفت. اين پارك درياچه زيبايي داشت . مرغابي ها و قوها در درياچه شنا مي كردند و كودكان با قايق هاي تفريحي شان در آب سرگرم بودند . درختان كهن منظره زيبايي به آنجا بخشيده بودند و تصويري زي با از شهر در افق دوردست ديده مي شد . مرد ديگر كه نمي توانست آنها را ببيند چشمانش را مي بست و اين مناظر را در ذهن خود مجسم مي كرد و احساس زندگي مي كرد. *** روزها و هفته ها سپري شد . يك روز صبح ، پرستاري كه براي حمام كردن آنها آب آورد ه بود ، جسم بي جان مرد كنار پنجره را ديد كه در خواب و با كمال آرامش از دنيا رفته بود . پرستار بسيار ناراحت شد و از مستخدمان بيمارستان خواست كه آن مرد را از اتاق خارج كنند. مرد ديگر تقاضا كرد كه او را به تخت كنار پنجره منتقل كنند . پرستار اين كار را برايش انجام داد و پس از اطمينان از راحتي مرد، اتاق را ترك كرد . آن مرد به آرامي و با درد بسيار ، خود را به سمت پنجره كشاند تا اولين نگاهش را به دنياي بيرون از پنجره بياندازد . حالا ديگر او مي توانست زيبايي هاي بيرون را با چشمان خودش ببيند. هنگامي كه از پنجره به بيرون نگ اه كرد ، در كمال تعجب با يك ديوار بلند آجري مواجه شد! ××× مرد پرستار را صدا زد و پرسيد ك ه چه چيزي هم اتاقيش را وادار مي كرده چنين مناظر د لانگيزي را براي او توصيف كند؟ شايد او مي خواسته به تو قوت قلب بدهد . چون آن مرد » : پرستار پاسخ داد «!!! اصلأ نابينا بود و حتي نمي توانست اين ديوار را هم ببيند
reza بازدید : 103 جمعه 1391/07/21 نظرات (0)
مرد ديروقت ، خسته از كار به خانه برگشت . دم در پسر پنج ساله اش را ديد كه در انتظار او بود: ‐ سلام بابا ! يك سئوال از شما بپرسم؟ ‐ بله حتمأ. چه سئوالي؟ ‐ بابا ! شما براي هرساعت كار چقدر پول مي گيريد؟ مرد با نا راحتي پاسخ دا د: اين به تو ارتباطي ندارد . چرا چنين سئوالي مي كني؟ ‐ فقط مي خواهم بدانم. -اگر بايد بداني، بسيار خوب مي گويم: ۲۰ دلار! پسر كوچك در حالي كه سرش پائين بود آه كشيد. بعد به مرد نگاه كرد و گفت: مي شود ۱۰ دلار به من قرض بدهيد ؟ مرد عصباني شد و گفت : اگر دليلت براي پرسيدن اين سئوال ، فقط اين بود كه پولي براي خريدن يك اسباب بازي مزخرف از من بگيري كاملأ در اشتباهي. سريع به اطاقت برگرد و برو فكر كن كه چرا اينقدر خود خواه هستي. من هر روز سخت كار مي كنم و براي چنين رفتارهاي كودكانه وقت ندارم. پسر كوچك، آرام به اتاقش رفت و در را بست. مرد نشست و باز هم عصبان ي تر شد : چطور به خودش اجازه مي دهد فقط براي گرفتن پول از من چنين سئوالاتي كند؟ بعد از حدود يك ساعت مرد آرام تر شد و فكر كرد كه شايد با پسر كوچكش خيلي تند و خشن رفتار كرده است . شايد واقعآ چيزي بوده كه اوبراي خريدنش به ۱۰ دلار نياز داشته است . به خصوص اينكه خيلي كم پيش مي آمد پسرك از پدرش درخواست پول كند. مرد به سمت اتاق پسر رفت و در را باز كرد. ‐ خوابي پسرم ؟ ‐ نه پدر ، بيدارم. ‐ من فكر كردم شايد با تو خشن رفتار كرده ام. امروز كارم سخت و طولاني بود و همه ناراح تي هايم را سر تو خالي كردم . بيا اين ۱۰ دلاري كه خواسته بودي. پسر كوچولو نشست ، خنديد و فرياد زد : متشكرم بابا ! بعد دستش را زير بالشش برد و از آن زير چند اسكناس مچاله شده در آورد. مرد وقتي د يد پسر كوچولو خودش هم پول داشته ، دوباره عصباني شد و با ناراحتي گفت : با اين كه خودت پول داشتي ، چرا دوباره درخواست پول كردي؟ پسر كوچولو پاسخ داد : براي اينكه پولم كافي نبود ، و لي من حالا ۲۰ دلار دارم. آيا مي توانم يك ساعت از كار شما را بخرم تا فردا زودتر به خانه بياييد؟ من شام خوردن با شما را خيلي دوست دارم ... !!!
reza بازدید : 125 دوشنبه 1391/05/16 نظرات (0)

روزی تصمیم گرفتم که دیگر همه چیز را رها کنم. شغلم را،دوستانم را،زندگی ام را! به جنگلی رفتم تا برای آخرین بار با خدا صحبت کنم. به خدا گفتم: آیا میتوانی دلیلی برای ادامه ی زندگی برایم بیاوری؟ و جواب او مرا شگفت زده کرد. اوگفت: آیا درخت سرخس و بامبو را می بینی؟ پاسخ دادم: بلی. فرمود: هنگامیکه درخت بامبو و سرخس را آفریدم،به خوبی از آنها مراقبت کردم.به آنها نور و غذای کافی دادم.دیر زمانی نپایید که سرخس سر از خاک بر آورد و تمام زمین را فرا گرفت اما از بامبو خبری نبود.من از او قطع امید نکردم.در دومین سال سرخسها بیشتر رشد کردند و زیبایی خیره کننده ای به زمین بخشیدند.اما هم چنان از بامبوها خبری نبود. من بامبوها را رها نکردم.در سال های سوم و چهارم نیز بامبوها رشد نکردند اما من باز از آنها قطع امید نکردم.در سال پنجم جوانه ی کوچکی از بامبو نمایان شد در مقایسه با سرخس کوچک و کوتاه بود اما با گذشت شش ماه ارتفاع آن به بیش از 40متر رسید. پنج سال طول کشیده بود تا ریشه های بامبو به اندازه ی کافی قوی شوند.ریشه هایی که بامبو را قوی می ساختند وآنچه را برای زندگی به آن نیاز داشت را فراهم میکرد. خداوند در ادامه فرمود: آیا میدانی در تمامی این سالها که تو درگیر مبارزه با سختی ها و مشکلات بودی در حقیقت ریشه هایت را مستحکم می ساختی. من در تمامی این مدت تو را رها نکردم همانگونه که بامبو ها را رها نکردم.هرگز خودت را با دیگران مقایسه نکن وبامبو وسرخس دو گیاه متفاوتند، اما هر دو به زیباهی جنگل کمک می کنند.زمان تو نیز فرا خواهد رسید تو نیز رشد خواهی کرد و قد می کشی! از او پرسیدم: من چقدر قد میکشم در پاسخ از من پرسید: بامبو چقدر رشد میکند؟ جواب دادم: هر چقدر که بتواند گفت: تو نیز باید رشد کنی و قد بکشی،هر اندازه که بتوانی.

reza بازدید : 110 شنبه 1391/03/13 نظرات (0)

    گارد جاویدان

 

این گارد شاید تا پایان تاریخ بشر به آن صورت تجدید نشود و اهمیت گارد مزبور به زیبایی لباس و شکوه ساز و برگ نبود، بلکه مسئله انتخاب سربازان گارد مزبور دارای اهمیت بود.

اس دراس می نویسد که سربازان گارد جاوید از بین جوانانی که بلند و خوش بنیه بودند انتخاب می شدند و آنها را در دوره داریوش به مدرسه می فرستادند و دوره تعلیمات آنها شش سال بود و در مدرسه علاوه بر علوم آن زمان فنون جنگی را فرا می گرفتند و به پرورش اخلاقی آنها خیلی اهمیت می دادند و بعد از اینکه از مدرسه خارج می شدند جای آنهایی را که در چهل سالگی از گارد جاوید خارج می شدند می گرفتند.

برگرفته از: سرزمین جاویدان

 

 ساخت پرسپولیس

لمای مصرشناس می گویند کسی که هرم بزرگ مصر موسوم به هرم «کوفو» را ساخت منظورش علاوه بر ساختن بنایی که نتوان آن را خراب کرد، این بود که تمام علوم زمان خود را در آن هرم بگنجاند و طبق تحقیقاتی که شده، در هرم کوفو چیزی نیست که کلید یکی از قوانین علمی نباشد، از طول و عرض و ارتفاع هرم گرفته تا طول راهروها و وسعت اطاق ها و وزن سنگ ها و غیره.

کاخ پرسپولیس هم که داریوش شروع به ساختمان آن کرد و قسمتی از کاخ در زمان حیاتش به پایان رسید و قسمت های دیگر را اخلافش ساختند مجموعه ای بود از صنایع و هنرهای تمام اقوام دنیای قدیم و اگر مقرر می شد که جمعی از صنعتگران و هنرمندان دنیای قدیم جمع شوند و تصمیم بگیرند که یک نمایشگاه بزرگ تشکیل بدهند که در آن علوم و صنایع تمام اقوام به نمایش گذاشته شود نمی توانستند مجموعه و نمایشگاهی غیر از پرسپولیس ترتیب بدهند.

هر صنعت که در دنیای قدیم وجود داشت در پرسپولیس به کار رفت مشروط بر این که صنعت را مطابق مفهوم قدیم تعریف کنیم نه مطابق مفهوم امروزی.

هر هنری که در دنیای قدیم موجود بود در کاخ پرسپولیس مورد استفاده قرار گرفت و کاخ پرسپولیس را نمایندگان صنعت و هنر تمام ملل جهان ساختند نه فقط صنعتگران و هنرمندان ایران. داریوش که مصر را دیده و اهرام آن را مشاهده کرده بود، می خواست کاخی بنا کند که مانند اهرام مصر جاوید باشد و هیچ چیز نتواند آن را از بین ببرد.

 

هجری خورشيدی دقیق ترين تقويم جهان

يک استاد موسسه ژئوفيزيک دانشگاه تهران مدعی شده تقويم ملی ايران (هجری خورشيدی) دقِق ترِين تقويم جهان است. ايرج ملک پور گفته بررسی ها نشان داده تقويم ميلادی که تقويم جهانی و بين المللی است در هر 3300 سال يک روز خطا دارد در حالی که تقويم هجری خورشيدی در هر 10مليون سال يک روز خطا دارد. وی گفته اين نتيجه بر اثر بررسی تقويم 5000 سال به دست آمده است.

 

خلیج همیشه فارس

با چنگ و دندان می خواهند این گره را باز کنند، می خواهند این پیوند را بگسلند. ولی آنان که چنگ و دندان نشان می دهند آیا تا به حال اندیشیده اند که چگونه می توان نقشه های جغرافیایی هزاران ساله، اسناد و قراردادهای معتبر تاریخی، کتاب های تاریخ و کتیبه ها را دگرگون کرد!

 

دهم اردیبهشت ماه، روز ملی خلیج فارس، خلیج فارسی که از همیشه خلیج فارس بوده، همیشه دریای پارس بوده و همیشه آن را Persian Gulf  خوانده اند، به آن پرسیکوس سینوس گفته اند. تازی زبانان و تازی نویسان همواره و تا چندی پیش برای نامیدن این خلیج فارس از نام های بحرالفارسی، الخلیج الفارسی و بحرالعجم بهره جسته اند. نام خلیج فارس با حافظه ی تاریخی جهان گره خورده است، سخن از ایران نیست، سخن از جهانی است که امروز می خواهد خودش، نگاشته هایش و بزرگانش را انکار کند.

 

 

ایلامیان

ایلامیان یا عیلامی‌ها اقوامی بودند که از هزاره سوم پ. م. تا هزاره نخست پ. م. ، بر بخش بزرگی از مناطق جنوب و غرب ایران فرمانروایی داشتند. بر حسب تقسیمات جغرافیای سیاسی امروز، ایلام باستان سرزمین‌های خوزستان، فارس، ایلام و بخش‌هایی از استان‌های بوشهر، کرمان، لرستان و کردستان را شامل می‌شد.

 

زن در هنر هخامنشی

مدت زیادی است که می دانیم که در هیچ یک از نگاره های بی شمار تخت جمشید و شوش و پاسارگاد هیچ زنی به تصویر کشیده نشده است.

باستان شناسان حفار در قطعه ای شکسته از یک آجر لعاب دار که از بنایی ایرانی در بابل به دست آمده، چهره ی زنی را می بینند که با رنگ سفید نقاشی شده است. قطعه آجری از شوش دست سفید مزین به دست بند را نشان می دهد که نیزه ای را حمل می کند. البته این دست نمی تواند از آن زنی باشد. حتی گفته شده که ایرانی ها هیچ زنی را نقش نکرده اند. اما ما طبعا باید به اسنادی که به تصادف به دست می آیند نیز بها بدهیم. ظاهرا زن در چارچوبی که برنامه های بزرگ امپراتوری و قدرت فرمان روایی آن را به نمایش درمی آورد، نقشی نداشته است.

 

 

اسکناس در ایران باستان

بعد از اینکه در دوره هخامنشان اردشیر سوم به سلطنت رسید، پول، برای هزینه های ضروری وجود نداشت و او دستور داد روی چرم سکه بزنند و رواج بدهند و برای اولین بار در تاریخ ایران «شهروا» منتشر شد و تاریخ نشان نمی دهد که قبل از اردشیر سوم شهروا در ایران منتشر شده باشد.

وقتی که شهروا منتشر شد، لطمه ای بزرگ به داد و ستد وارد آمد، چون کسی به شهروا اعتماد نداشت و آن را نمی پذیرفت. از طرف دیگر، پذیرفتن شهروا اجباری بود و اگر کسی آن را نمی پذیرفت به قتل می رسید. این بود که همه چیز نایاب شد.

در دربار اردشیر سوم  خواجه ای بود به اسم «باگواس» که شهرت داشت مردی باهوش و باتجربه است، و آن مرد خواجه نه فقط دارای مقامی بزرگ شد بلکه به سلطنت نیز رسید.

 

 

کارهای بزرگ داریوش

اما چهار کار داریوش، در نظر تمام مورخین امروزی دارای ارزش بسیار است و حتی ماخذهایی که امروز برای قضاوت در مورد زمامداران وجود دارد آن چهار کار را تحسین می نماید. کارهای مزبور عبارت است از : تغییر خط ایرانیان و رواج دادن الفبای آسان فینیقی و تعمیم آموزش و پرورش به طوری که همه مردم دارای سواد خواندن و نوشتن بشوند. دوم ترجمه کردن اوستا از زبان باختری به زبان فارسی دوره هخامنش (پهلوی هخامنشی)، سوم تغییر تقویم ایرانیان و تثبیت ایام تعطیل و اعیاد و سوگواری و فصول کشاورزی و درختکاری و آبیاری. چهارم وضع قوانین بر مبنای احتیاجات فوری و اجتماعی مردم و به وجود آوردن سازمان هایی برای اجرای آنها.

 

فیثاغورث در ایران

یکی از وقایع سلطنت داریوش که در آن زمان دارای اهمیت نبود و امروز، در نظر مورخین یکی از وقایع بزرگ آن عصر به شمار می آید این بود که «فیثاغورث» دانشمند  معروف یونانی به ایران آمد و مدتی در ایران به سر برد و با علمای ایران مربوط شد و داریوش برای او مستمری تعیین کرد تا این که از حیث معاش در ایران آسوده خاطر باشد.

در آن عصر هنوز شرح حال فیثاغورث را ننوشته بودند تا این که او را از حیث مقام به پای خدایان یونانی که در کوه «المپ» سکونت داشتند برسانند و بعد از مرگ فیثاغورث کسانی که شرح حال او را نوشتند گفتند که او فرزند یکی از خدایان به اسم «آپولون» بود و علوم خود را از خدایان فرا گرفت.

به همین جهت یک قسمت از شرح زندگی فیثاغورث توام با افسانه است و مورخین امروز آنها را نمی پذیرند و آنهایی که شرح حال فیثاغورث را نوشته اند به مناسبت این که خواستند وی را در ردیف خدایان قرار بدهند تاریخ وقایع مهم زندگی او را به درستی ثبت نکردند و ما امروز نمی دانیم که فیثاغورث در چه تاریخ متولد شد و در چه تاریخ زندگی را بدرود گفت.

 

ارتب که بود؟

روزی که کوروش وارد شهر صور شد یکی از برجسته ترین کمانداران سرزمین فینیقیه( که صور از شهرهای آن بود) تصمیم گرفت که کوروش را به قتل برساند. آن مرد به اسم «ارتب» خوانده می شد و برادرش در یکی از جنگ ها به دست سربازان کوروش به قتل رسیده بود.

کوروش در آن روز به طور رسمی وارد صور شده بود و پیشاپیش او ، به رسم آن زمان ارابه آفتاب را به حرکت در می آوردند و ارابه آفتاب حامل شکل خورشید بود و شانزده اسب سفید رنگ که چهار به چهار به ارابه بسته بودند آن را می کشید و مردم از تماشای زینت اسب ها سیر نمی شدند.

هیچ کس سوار ارابه آفتاب نمی شد و حتی خود کوروش هم قدم در ارابه نمی گذاشت و بعد از ارابه آفتاب کوروش سوار بر اسب می آمد.

گفتیم که پادشاه ایران ریش بلند داشت و در اعیاد و روزهای مراسم رسمی، موی ریش و سرش را مجعد می کردند و با جواهر می آراستند.کوروش به طوری که افلاطون و هرودوت و گزنفون و دیگران نوشته اند علاقه به تجمل نداشت و در زندگی خصوصی از تجمل پرهیز می کرد، ولی می دانست که در تشریفات رسمی باید تجمل داشته باشد تا اینکه آن دسته از مردم که دارای قوه فهم زیاد نیستند تحت تاثیر تجمل وی قرار بگیرند.

در آن روز کوروش، از جواهر می درخشید و اسبش هم روپوش مرصع داشت و به سوی معبد «بعل» خدای بزرگ صور می رفت و رسم کوروش این بود که هر زمان به طور رسمی وارد یکی از شهرهای امپراطوری ایران(که سکنه آن بت پرست بودند) می گردید، اول به معبد خدای بزرگ آن شهر می رفت تا اینکه سکنه محلی بدانند که وی کیش و آیین آنها را محترم می شمارد.

در حالی که کوروش سوار بر اسب به سوی معبد می رفت، «ارتب» تیرانداز برجسته فینیقی وسط شاخه های انبوه یک درخت انتظار نزدیک شدن کوروش را می کشید.

 

خلیج فارس و اولین قایق ها

نوشته اند که خلیج فارس جایگاه بشر اولیه بوده است و انسان های نخستین برای اولین بار در این دریا به قایقرانی پرداختند و سپس هنر قایق سازی را همراه قایق های خود به آب راه ها و دریاهای دیگر بردند و رموز کار را به همه ی انسان های ساحل نشین آموختند.

ر.وادالا نایب کنسول فرانسه در بوشهر، درباره ی بشر اولیه و قایق سواری او می نویسد:

«به طوری که مشهور است، تاریخ بشر از کرانه های خلیج فارس آغاز گشته است، بنابراین خلیج فارس اولین دریایی است که انسان ها روی آن با قایق های کوچک بحرپیمایی کرده اند.

در هر حال اولین دسته ی انسان های دوران کهن(فینیقیان، بابلیان، کلدانیان، سومریان) و نیز(یونانیان، ایرانیان و تازیان) در آب های خلیج فارس کشتیرانی کرده اند. بقایای ویران گورهای دیرین در بحرین و ایلام و کاوش های مقدماتی دیرین شناسی که پیرامون بوشهر به عمل آمده، ثابت می کنند که در آنجا بیش از هزار سال پیش از میلاد مسیح تاسیسات کشتیرانی وجود داشته است. »

 

 

نخستين قرارداد مرزي بشر را مادها بستند

590 سال پيش از ميلاد دريكي ازروزهاي تابستان -معادل 9تير - نخستين قرارداد مرزي در تاريخ بشر ميان دولت ايران (حكومت ماد) و دولت ليدي (قسمتي از تركيه امروزي) بسته شد.

مادها مردماني بودند آريايي‌نژاد كه سلسله خودرا در ابتداي قرن هفتم يا هشتم قبل از ميلاد تاسيس كردند، تاريخ ورود قوم ماد به فلات ايران دقيقا معلوم نيست. آشوريان در 844 قبل از ميلاد پارسيان را به نام پارسوا و در 836 قبل از ميلاد مادها را به نام ماداي مي‌شناختند.

اين كه مقصود از ماداي همان اقوام ماد بوده‌اند ترديدي نيست ليكن در مورد پارسوا معلوم نيست كه مقصود از ذكر اين نام، پارسيان مورد نظر بوده يا مردمان ديگري، از لشكركشي‌هاي پي‌درپي كه توسط آشوري‌ها به سرزمين ماد شده و باعث ويراني شهرهاي زيادي گرديد چنين مي‌توان استنباط كرد كه اين مملكت در آن زمان آباد و پرجمعيت بوده است. مادها تحت تبعيت دولت آشور بودند گاهي هم با ساير اقوام آريايي‌نژاد متحد شده به قلمرو آشور مي‌تاختند. در هر حال عوامل خارجي مخصوصا تاخت و تازهاي خارج از اندازه آشوريان را مي‌توان يكي از عوامل تشكيل دولت و وحدت ماد دانست. از آنجايي كه حكومت مادها اولين حكومت ايراني بود با سرزمين‌هاي ديگر و اقوام و قبايل مختلف در داد و ستد بودند و در واقع اولين چيزي كه مردم از دولت ماد می خواستند این بود که به کسی باج ندهند.

 

رفتار جوانمردانه کوروش با اسیران

آنچه از محتواي كتيبه‌هاي شاهان آشور و بابل مانده، نشان مي‌دهد آنان به هر جا لشكر مي‌كشيدند، در آن منطقه كشتار و ويراني مي‌كردند تا به آن جا كه به گفته خود اين شاهان، حتي حيوانات منطقه را مي‌كشتند.

جوانمردترين شاه تاريخ جهان، كورش كبير، وقتي هگمتانه (همدان امروزي)، پايتخت ماد، را فتح كرد و بر پدربزرگ خود، ايشتوويگو، در سال 553 ق.م، چيره شد، با بزرگان ماد خوشرفتاري كرد چنان كه بسياري از آنان همكاري با شاه جديد را پذيرفتند.

او بر خلاف بيشتر شاهان ايشتوويگو را نكشت و اجازه داد او زندگي شاهوار خويش را حفظ كند.

 

 

 

چگونگی تشکيل امپراطوری هخامنشی

در ناحيه جنوبي ايران و در شمال خليج فارس ، ايالتي واقع شده است که از روزگار باستان « پارس » (فارس) نام داشته و از آغاز دوره اسلامي ، مرکز آن شيراز بوده است. اين ايالت در چند هزار سال پيش توسط اقوام بومي ايران ، و به ويژه ايلاميان مسکون بوده است از اين قوم آثار زيادي در گوشه و کنار فارس مثلا در کورنگون ، ممسني ، نقش رستم تخت جمشيد ، تپه سبز و تپه مليان ، هر دو در ناحيه مرو دشت ، به جاي مانده است و معلوم مي شود که اين جا، ناحيه آباد و با فرهنگي بوده . سه هزار سال پيش از اين ، گروهي از مردمان هند و اروپايي که خود را آريائي مي خواندند ، از روسيه امروزي به درون فلات ايران سرازير شدند و پس از زد و خورد هاي فراوان با بوميان آن سامان ، پيروزي يافته ، اينجا و آنجا براي خود شهرکها و آشيان هايي درست کردند.

 

مقام زن در ايران باستان

اسفند در آيين زرتشت مظهر بردباري و فروتني اهورمزدا است و پنجم اسفند (اسفند روز) جشن زنان. ايرانيان باستان اسفند را سپنتا آرمئيتي مي ناميدند. يعني انديشه درست پاک. به عبارت ديگر: سرچشمه پاکي و سازگاري و فروتني.

نگاهي به جايگاه اسفند (اسفندارمذ) در ايران باستان مي تواند سبب گزيدن اسفند روز را براي جشن زنان در ايران باستان توجيه کند.

زرتشت در گاتاها 18 بار از اسفندارمذ ياد مي کند. از مجموع اين اشاره ها چنين برمي آيد که آرايش بهشت نکاستني با اسفندارمذ است، که يکي از هفت فرشته بزرگ آيين زرتشت است. اسفندارمذ سرگرداناني را که هنوز درست را از نادرست بازنمي شناسند ياري مي دهد. حتي زرتشت از او مي خواهد که در روز رستاخيز او و پيروانش را ياري کند تا آمرزيده شوند. زرتشت همچنين از اين فرشته مي خواهد تا به او توش و توان و نهاد راستين دهد.

اسفندارمذ گشايش بخش هستي است و در مقام فرشته موکل زمين به کشتزاران رامش مي دهد. زرتشت از او مي خواهد که تنها فرمانروايان خوب به فرمانروايي برسند ومردم زندگي پاکي داشته باشند و چارپاياني که مايه زندگي هستند پرورش يابند.

 

از لوح های گلی تخت جمشيد چه می دانيم؟

"رضا مرادي غياث آبادي" پژوهشگر فرهنگ ايران باستان و اختر ‌باستان‌شناسي است كه درباره كتيبه ها و لوح هاي تخت‌جمشيد كه تعداد بسياري از آنها در دانشگاه شيكاگو است، تحقيقي انجام داده است. او در اين مصاحبه به انواع لوح هاي تخت جمشيد اشاره كرده و پس از معرفي آنها از تاراجشان سخن گفته است.

 

 

 چند گونه كتيبه و لوح در تخت جمشيد وجود دارد؟

 کتيبه هاي مختلفي از دوره هخامنشي در تخت جمشيد وجود دارد. مثلا سنگ‌نبشته‌هاي پادشاهان هخامنشي که به زبان و خط ميخي «پارسي باستان» بر روي نماي سنگي‌ کاخ‌ها و بناهاي تخت‌جمشيد نوشته شده و معمولاّ با ترجمه آن ميخي و زبان‌هاي «عيلامي» و «بابلي نو (اکدي)» همراه هستند.

دوم، لوحه‌هاي زرين و سيمين داريوش بزرگ که از صندوق‌هاي سنگي در پايه ديوارهاي تالار آپادانا پيدا شد.

سوم، کتيبه‌هايي که بر روي اشيايي همچو سنگ وزنه، مهر، دستگيره در، آجرهاي لعابدار و آوندهاي گوناگون ديده شده است.

 

 

کتیبه پنجم داریوش شاه در شوش

از داریوش بزرگ، کتیبه‌های فراوانی در شهر شوش به دست آمده است که بر روی سنگ‌های مرمرین، پاستون‌ها، لوح‌های گلین و یا بر آجر نگاشته شده‌اند. بیشتر این کتیبه‌ها، مانند دیگر نبشته‌های هخامنشی به سه خط و زبان فارسی باستان، عیلامی و بابلی هستند. متن زیر گزارش فارسیِ یکی از مهمترین کتیبه‌های داریوش بزرگ، یعنی کتیبه پنجم او در شوش (DSe) است که در آن اندیشه‌های داریوش در زمینه صلح‌جویی و همبستگی سرزمین‌ها، آبادانی و سامان شهرها، پاسداشت ناتوانان، پایندگی میهن و بسا نکات مهم دیگر آمده است. این کتیبه کوتاه، همراه با نویسه اصلی میخیِ فارسیِ باستان، آوانوشت و برخی توضیحات از سوی این نگارنده در دست چاپ است و ترجمان آسان‌خوانِ آن در اینجا منتشر می‌شود.

بند 1   خدای بزرگ است اهورامزدا؛ که بیافرید این زمین را؛ که بیافرید آن آسمان را؛ که بیافرید آدمی را؛ که بیافرید از برای آدمی شادی را؛ که داریوش را شاهی فرا داد. یک شاه از بسیاران، یک فرمانروا از بسیاران.

 

 

 درآمدی بر پالایش زبان پارسی

زبان پارسی، زبانی‌ست از دسته‌ی زبان‌هایِ هندوایرانی از گروهِ زبانی هندواروپایی که ساختار واژه‌سازی در آن، بر پایه‌ی آمیزش ریشه‌ها و وندهاست. ازین نگرش، می‌توان آن‌را در تراز زبان‌های توانایی چون فرانسه، آلمانی و … گذاشت. با این‌همه در سزای این زبان، ستمِ بسیاری شده است. از سده‌ی پنجم به پس، دبیران درباری برای دانش‌نمایی در برابر پادشاه، از واژه‌های تازی [عربی] بهره بردند و از آن پس افشان [نثر] پارسی، زیبایی و زیوایی نخستین خود را از دست داد. زیبایی از آن‌روی که واژه‌های پارسی ساختاری آهنگین دارند و در آمیزش با واژه‌هایِ تازی که بیشینه‌ی آن‌ها از گلو گفته می‌شوند و افزون‌ برین، از سنگی جدا برخوردارند، دچارِ آشفتگی شد. و زیوایی یا زنده‌بودن از آن‌روی که کم‌کم پیش‌وندها و پس‌وندها که واژه‌های نو را می‌ساختند از میان رفتند و زبان در برابر واژه‌هایِ نوین ناتوان شد. از ابوالفضلِ بیهقی، نویسنده‌ی نام‌دار "تاریخ بیهقی" نوشتاری داریم که در آن به دبیران دیوانی دستور داده است که در نوشتن به جای واژه‌های پارسی، چه واژه‌های تازی به کار برند. برای نمونه، نوشته: به‌جای "شوریدگی"، "اضطراب" نویسند. به‌جای "آهستگی"، "تمنی" نویسند. به‌جای "خو"، "سیرت" نویسند.[1] این آشفتگی روزبه‌روز بیش‌تر شد به گونه‌ای که برخی از دبیران، برای دانش‌نمایی در برابر شهریاران تُرک، از واژه‌هایِ ترکی نیز بهره بردند. روزگاری رسید که دبیران تنها برای چند کارواژه [فعل] و یا پیوندواژه از پارسی بهره می‌بردند و هتا [حتی] نزدیک بود که دستور زبانِ تازی نیز اندر پارسی شود.

 

نشان راز آمیز

 فرهنگ ما آن درخت تنومند و بالنده ای است که ریشه در ژرفای زمین و زمان دارد و در برابر توفان ها ایستاده و خم نشده است. ایران با این درخت گشن و بارآور خود بارها دچار خیره سری ها و ویرانگری ها شده و آفرینش های هنری و فرهنگی گرانمایه ما به دست فرومایگانی به آوار «غارت» رفته است. ملتی که بر سر دانشگاه گندی شاپور در 1700 سال پیش از این می نویسند :«شمشیرهای ما مرزها را می گشاید و دانش و فرهنگ ما دل ها و اندیشه ها»، چگونه می تواند فرهنگ و روش زندگی خود را به دست فراموشی سپارد؟ گزافه نیست که ایران را سرزمین چلیپا بنامیم.

در هر جای این سرزمین مقدس می توان آن را دید. هیچکس یک سویه حق ندارد آن را از آن خود و خاستگاه آن را در سرزمین خویش بداند، آریاها سزاوارترند و در میان آنان ایرانیان و هندیان در رده نخست قرار دارند.

اگر این نشانواره دربردارنده کیفیات آسمانی نبود، اینچنین در دل نمی نشست. این نشانواره با اعتقاد و ایمان دینی سرشته،به معبد و مسجد راه یافته و جاودانه بر مهرابه نشسته و آنها را آراسته است.

نقشی که گاه مظهر الوهیت، نماد خورشید، فروغ بی پایان، نظم هستی، آتش، فراوانی، آذرخش و جاودانگی است.

 

نگاره ای که آریاییان، مصریان، آشوریان کهن، بومیان آمریکا، بوداییان و مسیحیان به کار برده اند اما صاحب راستین آن آریاییان هستند.

چلیپا نگاره ای است بسیار کهنسال و چون نزد پیشینیان گونه ای نماد نیروهای نهفته در طبیعت و نیروهای آسمانی به شمار آمده در بیشتر سرزمین های که تمدن باستانی را در بستر خود پرورش داده است یافت می شود. پیشینه آن را در ایران تا هزاره پنجم پیش از میلاد مسیح (7000 سال پیش) در دست داریم.

آنچه در این نوشتار مورد بررسی قرار می گیرد، پژوهشی است درباره چلیپا Ê و چلیپای شکسته  .

 

بزرگمهر یا برزویه طبیب که بود؟

گفته می شود که برزویه وقتی معلم هرمز پسر انوشیروان بود توجه وی را به خود جلب کرد و بعد به سمت وزیر اول دربار و پزشک مخصوص شاه منصوب گردید. اما او نیز همچون امیر کبیر و یا قائم مقام فراهانی پس از انجام  بسیاری خدمات شایسته به شاه و کشور، سرانجام به علت عقاید و افکار مسیحی که داشت به فرمان انوشیروان کشته شد.

دکتر سیریل الگود درباره برزویه طبیب می نویسد: « دوران سلطنت انوشیروان از نظر ترجمه هایی که در آن انجام شده قابل توجه است. در زمان او آثار نویسندگان مهم یونان و هند به فارسی ترجمه شد که در میان آنها کتب افلاطون، ارسطو و افسانه های بیدپای هندی به نام کلیله و دمنه قابل ذکر است. برای تهیه این اثر اخیر برزویه طبیب که به فارسی بزرگمهر نامیده می شود به طور نهانی به هندوستان اعزام شد تا به هر قیمتی شده آن را به دست آورد.برزویه طبییب تنها طبیب دوره ی ساسانی است که اطلاعات کامل درباره ی وی موجود است. از حسن تصادف زندگینامه او نیز بر جای مانده است، زیرا ابن مقفع در ترجمه خود از افسانه های بیدپای، این شرح را به عنوان مقدمه آورده است». ( ادامه )

 

 

زناشویی در ایران باستان (قسمت اول)

در کیش قدیم ایران زناشویی به منظور ایجاد زندگی خوش، وحدت و اتفاق، تشکیل خانواده و ازدیاد نفوس انجام می پذیرفت.

اشوزرتشت در وهیشتوایشت گات، یسنا 56، قطعه ی 5 به پسران و دخترانی که آهنگ بستن پیمان ازدواج دارند چنین اندرز می دهد: " ای دختران شوی کننده و ای دامادان، اینک بیاموزم و آگاهتان سازم. با غیرت از پی زندگانی، پاک منشی بجویید. هر یک از شما باید در کردار نیک بر دیگری سبقت جوید و از این راه زندگانی خود را خرمی بخشد."

برخی از محققان به معنی واژه ی «خیتوه دت» یعنی خویشی دهنده و ایجاد یگانگی در میان مردم و نیز به معنی داد و دهش پی نبرده و بدون تعمق در معنی کلمه و دستورهای زرتشت، آن را ازدواج با نزدیکان تلقی کرده اند. این قشریگری در درک مفهوم واژه مورد بحث موجب پیدایش این استنباط و نظر شده است که در آیین مزدیسنی ازدواج بین خواهر و برادر، یا پدر و دختر و سایر محارم و نزدیکان جایز است، در حالی که چنین برداشتی فاقد واقعیت و اشتباه محض بوده و اصطلاح مزبور ناظر بر این موضوع است که مطابق کیش مزدیسنی، مرد و زن با نظم و ترتیب درست در اجتماعات شرکت و با یکدیگر معاشرت می کنند و بدین ترتیب دختران و پسران کم کم با روحیه و اخلاق یکدیگر آشنا شده، از روی بصیرتی که در نتیجه معاشرت های درازمدت اجتماعی به دست آورده اند، به انتخاب شریک زندگی خویش مبادرت می ورزند.  

 

پیشدادیان

 پیشدادیان نخستین سلسله داستانی ایران بودند. پیشداد در اوستا لقب هوشنگ است. در تاریخ غرور السیر در «پادشاهی هوشنگ» آمده : « ... وضع قوانین و رسوم و برقراری عدل بدو منسوب است و به همین مناسبت به پیشداد ملقب شده که به فارسی نخستین واضع مبانی عدالت است. » در روایات ملی ما نیز عنوان هر یک از پادشاهان سلسله داستانی پیشدادیان است.

به روایت فردوسی شاهان سلسله پیشدادی از این قرار هستند :

1.    کیومرث، که طبق روایات زرتشتی نخستین بشر، آدم ابوالبشر و به روایت شاهنامه نخستین پادشاه است.

2.     هوشنگ، که پسر سیامک پیشدادی و نوه کیومرث است.

3.     تهمورث، ملقب به دیوبند که پس از کشته شدن هوشنگ به پادشاهی رسید.

4.     جمشید.

5.     ضحاک (بیگانه).

6.     فریدون

7.     منوچهر

8.     نوذر، پسر منوچهر که به دست افراسیاب گرفتار شد و با بیشتر سران لشکر کشته شد.

9.     تهماسب

10.گرشاسب، که نه سال پادشاهی کرد.

کیانیان

کیانیان منسوب به کیان دومین سلسله پادشاهی از دوره تاریخ افسانه ای ایران هستند. کریستن سن و برخی دیگر به استناد اوستا و داستان های ملی و دینی ساسانی بر این عقیده اند که تاریخ کیانیان واقعی است و بنیان اساطیری ندارد. پادشاهان کیانی را به این ترتیب آورده اند:

1.     کیقباد.

2.     کیکاووس پسر کیقباد

3.     کیخسرو پسر سیاوش پسر کیکاووس

4.     کی مهراب پسر کیوجی پسر کی منش پسر کیقباد

5.     گشتاسب پسر سهراب

6.     بهمن پسر اسفندیار پسر گشتاسب

7.     همای، بنا به روایتی زن بهمن و بنا به روایتی دیگر دختر بهمن که پس از وی به پادشاهی رسید.

 

 

reza بازدید : 106 شنبه 1391/03/13 نظرات (0)


  •  آیا ورزش ، اشتها را زیاد می کند؟

این مساله که ورزش موجب زیاد شدن اشتها می شود، موضوعی است که اغلب درباره آن اشتباه می کنند. تحقیقات نشان داده است که فعالیت بدنی بیشتر برای کسانی که عادت به ورزش نداشته اند، تمایل آنها را به خوردن غذای زیاد کاهش می دهد؛ بنابراین ورزش می تواند در کم کردن وزن بدن ، عامل موثری به حساب آید.

  • آیا نمی توان بدون ورزش کردن و فقط با رژیم غذایی ، وزن بدن را کمتر کرد؟

البته این امکان وجود دارد، اما رژیم غذایی علاوه بر نسوج چربی ، مقداری از نسوج عضلانی را نیز از بین می برد، اما اگر ورزش کنید، چربی ها کمتر می شود. با توام کردن ورزش با رژیم غذایی ، می توان از وزن بدن کاست و سلامت و تناسب اندام به دست آورد.آیا با ورزشهای بخصوص می توان فقط چربی یک قسمت از بدن را کاهش داد؟نه ، چربی به طور کلی از تمام بدن کم می شود، اما این کم شدن در قسمت شکم بیشتر به چشم می خورد. به عبارت دیگر شکم افراد بیشتر از پاها کوچک و لاغر میشود.

  • آیا این امکان وجود دارد که تعداد سلولهای چربی را در بدن کمتر کرد؟

متاسفانه وقتی افراد به سن رشد می رسند، دیگر نمی توانند از شمار سلولهای چربی بکاهند؛ ولی می توانند به وسیله کمتر کردن حجم آن لاغر شوند. تحقیقات نشان داده است که غذای نسبتا سالم توام با ورزش در سنین جوانی ، از افزایش تعداد سلولهای چربی جلوگیری می کند. به همین علت است که والدین اطفال باید مراقب سلامت بچه ها باشند و در مورد تغذیه و فعالیت بدنی آنها، توجه لازم را به کار برند.

  • آیا چربی بدن را می توان به عضله تبدیل کرد؟

چربی به عضله و عضله نیز به چربی تبدیل نمی شود. اگر زیاد غذا بخورید و کم حرکت کنید، کالری های اضافی یعنی بیش از آنچه بدن مصرف می کند، اعم از مواد نشاسته ای و قندی و پروتئینی یا چربی ، به چربی تبدیل می شوند. اگر عضلات به کار گرفته نشوند، چروکیده و ضعیف می شوند، اما به چربی مبدل نمی شوند. وقتی شما ورزش کنید، نسوج چربی ضعیف تر و نسوج عضلانی بزرگتر و قویتر میشوند.

  • آیا زیاد عرق کردن درحین ورزش، میتواند موجب کاهش وزن بدن شود؟

عرق کردن زیاد، بلافاصله از وزن بدن می کاهد. علت آن از بین رفتن نسوج چربی نیست ، بلکه مربوط به کم شدن آب بدن است ، اما این کم شدن وزن با نوشیدن آب فورا جبران می شود. بنابراین بهتر است قبل از ورزش ، ضمن آن و یا بعد از آن ، به نوشیدن آب اقدام شود تا آب بدن کم نگردد.

reza بازدید : 96 شنبه 1391/03/13 نظرات (0)

پروانه ها با پای خود مزه را احساس میکنند . 
ـ شتر در هنگام تشنگی میتواند ۹۵ لیتر آب را در کمتر از ۳ دقیقه بنوشد . 
ـ تعداد افرادی که سالانه از نیش زنبور میمیرند بیشتر از کسانی است که سالانه از نیش مار میمیرند.
ـ وزن اسکلت انسان بالغ ۱۳ تا ۱۵ کیلوگرم است . 
ـ اولین اتوموبیل را مظفرالدین شاه قاجار وارد ایران کرد . 
ـ اولین آدامس را جان کورتیس در سال ۱۲۲۷ شمسی ساخت . 
ـ تنها قسمت بدن که خون ندارد قرنیة چشم است . 
ـ با ۳۰ گرم طلا میتوان نخی به طول ۸۱ کیلومتر درست کرد . 
ـ سومریها در قرن چهارم قبل از میلاد خط را اختراع کردند . 
ـ یک دهم مردم جهان در جزیره ها زندگی می کنند . 
ـ اولین تمبر جهان در سال ۱۸۴۰ در انگلستان به چاپ رسید . 
ـ فیل بالغ در روز ۲۲۰ کیلوگرم غذا و۲۰۰ لیتر آب مصرف میکند . 
ـ تعداد حشرات موجود در ۵/۲ کیلومترمربع زمین کشاورزی از انسانهای موجود در کل دنیا بیشتر است. 
ـ هرفرد عادی درسرخود ۹۰ تا ۱۲۰ هزار رشته مو دارد. 
ـ ریش انسان بالغ بر ۵ تا ۱۵ هزار و یک ابرو ۴۵۰ تا ۶۰۰ تار مو دارد. 
ـ گربه وسگ هر کدام ۵ گروه خونی دارند و انسان ۴ گروه. 
ـ زنبور عسل دو معده دارد: یکی برای انبار کردن عسل ویکی برای غذا. 
ـ سریع ترین عضله بدن انسان زبان است. 

ـ در سال ۱۹۸۰ بوتان تنها کشور جهان بود که تلفن نداشت. 
ـ طول قد هر انسان سالم برابر ۸ وجب دست خود اوست. 
ـ طول رگهای بدن انسان ۵۶۰ هزار کیلومتر است. 
ـ در برج ایفل ۲۵۰۰۰۰۰ پیچ به کار رفته است. 
ـ میزان انرزی که خورشید در یک ثانیه تولید میکند؛ برای تولید برق مورد نیاز تمام کشورهای جهان در مدت یک میلیون سال کافی است. 
ـ خنده آسانتر از اخم کردن است؛ برای خندیدن انسان از ۱۷ عضله صورت وگردن استفاده می کند در حالی که برای اخم کردن از ۴۰ عضله. 
ـ گربه در گوشش ۳۲ عضله دارد. 
ـ خرسها موجوداتی چپ دست هستند. 
ـ مورچه به هنگام مسموم شدن همیشه روی پهلوی راست می افتد. 
ـ در فصل پائیز ۷۰۰ تا ۹۰۰ هزار برگ درخت بلوط میریزد. 
ـ درصورتی که زنی به کوررنگی مبتلا باشد ؛ فرزندان پسر اوکوررنگ میشوند. 
ـ مغز انسان بیش از سایر اعضای بدن کار میکند وبیش از۲۰% از انرژی بدن را مصرف می کند. 
ـ هر یک لیتر بنزین معادل ۵/۲۳ تن گیاهان مدفون شده در قرنها پیش است. 
ـ ۹۰% یخ دنیا در سرزمین های قطبی است. 
ـ متوسط وزن مردان در کره زمین بیش از وزن زنان است. 
ـ نیاز مردان به صحبت کردن در هر روز دوازده هزار واژه، و نیاز زنان ۲۳ هزار واژه است. 
ـ اگر تکثیر باکتری تا ۲۴ ساعت ادامه یابد ، توده ۲ تنی از یک باکتری بوجود می آید. 
ـ وسعت و عرض کهکشان راه شیری حدود ۷۰ هزار سال نوری است. 
ـ سرعت گردباد گاهی به۳۰۰ تا ۴۵۰ کیلومتر در ساعت می رسد. 
ـ عمیق ترین دریاچه جهان دریا چه بایکال در روسیه است که ۱۹۴۰ متر عمق دارد. 
ـ حدود ۷ هزار نوع برنج مختلف در دنیا وجود دارد. 
ـ یک میلیون کره به اندازه زمین در خورشید جای می گیرد. 
ـ ۱۳۰۰ کره زمین در سیاره مشتری جای می گیرد. 
ـ فنلاند از ۱۷۹ هزار و ۵۸۵ جزیره تشکیل شده است. 
ـ زنبورها از بوی عرق بدشان می‌آید و به کسی که به نوعی بدنش بو دهد یا عطر و ادکلن زده باشد حمله می‌کند. 
ـ‌ از بین رنگها رنگ سفید برای زنبور عسل آرامش دهنده و رنگ قهوه ای ناراحت کننده است. 
ـ انسان با خوردن ۲۰ نیش از زنبور عسل در آن واحد خواهد مرد. 
ـ
بدن زنبور داران در برابر نیش زنبورها مقاوم می‌شود و اغلب می‌توانند بیش
از صد عدد نیش زنبور عسل را تحمل کنند و احساس ناراحتی هم نکنند. 
ـ از آنجا که زنبور عسل بی نظمی را دوست ندارد،‌ اگر جلوی کندوی آنها بایستید و مانع رفت و آمد آنها شوید به شما حمله خواهند کرد. 
ـ نور خورشید فقط تا عمق ۴۰۰ متری آب دریا نفوذ می‌کند. 
ـ سختی آب مشابه سختی بتن است. 
ـ رعد و برقی به طول ۶/۱ کیلومتر دارای الکتریسیته کافی برای روشن کردن یک میلیون لامپ است. 
ـ‌ هنگام صحبت برای بیا ن هر کلمه ۷۲ ماهیچه به کار گرفته می‌شود. 
ـ لایه پوستی که آرنج را پوشانده است هر ۱۰ روز یکبار عوض می‌شود. 
ـ خون میگوها آبی رنگ است، عنکبوتها خونی روشن و شفاف دارند. 
ـ دانه نوعی درخت غول پیکر از خانواده کاج فقط ۰۰۵/۰ گرم وزن دارد. 
ـ ۸۵% گیاهان در اقیانوسها رشد میکنند. 
ـ تنها چیزی که در اسید حل نمی‌شود الماس است و فقط خیلی زیاد آن را از بین می‌برد. 
ـ زرافه تازه متولد شده ۲ متر قد دارد. 
ـ مغز فیزیکدان نابغه، آلبرت اینشتین ۱۵ درصد از حجم مغز انسان عادی بزرگتر بود. 
ـ مارها گوش ندارند و با زبان می‌شنوند، زیرا زبان آنها به امواج صوتی بسیار حساس است. 
ـ عمیق ترین جای اقیانوسهای جهان در اقیانوس آرامو عمق آن ۱۱ کیلومتر است. 
ـ اسب ماده ۳۰ دندان و اسب نر ۳۶ دندان دارد. 
ـ زمان بارداری فیل به دو سال است. 
ـ آمریکا ییها سالانه ۸۵ میلیون تن کاغذ مصرف می‌کنند. 
ـ نوعی ماهی وجود دارد که با کمک باله هایش به سطح می‌آید و ۵/۱ دقیقه در هوا پرواز میکند و به شکار طعمه خود میپردازد. 
ـ اختاپوس دارای بزرگترین چشمان است که گاهی به ۲۵ سانتیمتر یعنی اندازه یک توپ والیبال میرسد. 
ـ مار آناکوندا تنها نمونه افعی است که بچه می‌زاید. 
ـ‌ اولین زیر دریایی جهان در سال ۹۵۷ هجری شمسی طراحی شد. 
ـ پروانه با پا شیره گلها را می‌چشد نه با زبان. 
ـ تا قرن پنجم میلادی متوسط عمر مردم اروپا از ۳۰ سال فراتر نمی‌رفت. 
ـ خورشید روزانه معادل ۱۲۶ هزار میلیارد اسب بخارانرژی به زمین می‌فرستد. 
ـ نمک بسیار بالای دریای بحرالمیت از زیست هرگونه ماهی در این دریا جلوگیری می‌کند. 
ـ ۲۰ درصد آب شیرین جهان میان آمریکا و کانادا قرار دارد. 
ـ بهترین شکارچی در خشکی خرس قطبی است. 
ـ‌ خرس قطبی هنگامی که روی دو پا می‌ایستد حدود ۳ متر است. 
ـ در بین انواع خرس ، خرس پاندا بزرگترین جمجمه را دارد. 
ـ خرس با تمام سنگینی خود میتواند با سرعت ۵۰ کیلومتر در ساعت بدود. 
ـ حس بویایی خرس تقریبا ۱۰۰ برابرقوی تر از انسان است. 
ـ خرس نوزاد ۶۰۰ بار از مادر خود کوچکتر است. 
ـ خرس کوالا هر گز آب نمی‌نوشد و آب مورد نیاز خود را با خوردن برگ گیاهان تامین می‌کند. 
ـ کوههای آلپ در سال حدود یک سانتیمتر بلند میشوند. 
ـ بیماری قند اولین عامل کوری در مردم جهان است. 
ـ یکی از رودهای کامبوج ۶ ماه سال ازشمال به جنوب و۶ماه دیگر از جنوب به شمال جریان دارد. 
ـ اگر در یک سال هیچ یک از نسلهای یک جفت مگس نر وماده از بین نروند ، حجم مگسهای متولد شده با حجم کره زمین برابر میشود. 
ـ ظروف پلاستیکی تقریبا ۵۰ هزار سال در برابر تجزیه وفساد مقاومند. 
ـ در خط استوا ، دمای هوا در تمام فصول سال تقریبا یکسان است. 
ـ قاره کوچک استرالیا دارای بزرگترین منبع بوکسیت یا هیدروکسیدآلومینیوم در جهان است. 
ـ هر قفل شماره‌دار ممکن است یک میلیون رمز داشته باشد. 
ـ یک قطره آب دارای یک‌ صد میلیارد اتم است. 
ـ برج کج پیزا ۲۹۳ پله و برج ایفل ۱۷۹۲ پله دارد. 
ـ رشد کودک در بهار بیشتر است. 
ـ جعبه سیاه هواپیمای تجاری نارنجی است. 
ـ یک چهارم خاک روسیه در طول سال پوشیده از برف است. 
ـ حس بویایی مورچه با حس بویاییسگ برابری می‌کند. 
ـ چشم شتر برای محفوظ ماندن در برابر شنهای صحرا ۳ پلک دارد. 
ـ تپش قلب گربه ۲ برابر قلب انسان است. قلب گربه در یک دقیقه بین ۱۱۰ تا ۱۴۰ بار می‌تپد. 
ـ گرده گل هرگز فاسد نمی شود و از محدود مواد طبیعی است که تا زمان نا محدودی باقی می ماند. 
ـ قدرت بینایی جغد ۸۲ برابر قدرت دید انسان است. 
ـ اگر همه یخهای قطب جنوب آب شود بر سطح آب اقیانوسها ۷۰ متر اضافه می شود و در این صورت یک چهارم خشکیها زیر آب میرود. 
ـ مار میتواند تا نیم ساعت بعد از قطع سرش نیش بزند. 
ـ همه سیاره های منظومه شمسی دور محور خود از غرب به شرق میچرخند به جز سیاره ناهید که از شرق به غرب میچرخد. 
ـ دانشمندان دریافته اند که مورچه همچون انسان صبح به هنگام بیدار شدن خمیازه میکشند. 
ـ
در سال ۸۵۰ ه.ش. در شهر بازل سویس یک مرغ به سبب گذاردن تخم رنگی به طور
رسمی به اعدام محکوم شد زیرا او را شیطانی می دانستند که به شکل مرغ
درآمده است. 
ـ تجربه نشان داده است که مرغ با شنیدن موسیقی تخم بزرگتری میگذارد. 
ـ ویروس عامل آنفلوآنزا بیش از ۲۰۰ نوع دارد. 
ـ هیتلر از مکانهای بسته بسیار وحشت داشت. 
ـ انسان بالغ روزانه به هنگام کارهای سخت ممکن است تا ۱۵ لیتر عرق کنند. 
ـ وزن کوه یخی متوسط الحجم ۲۰ میلیون تن است. 
ـ بیشترین حرف مورد استفاده در انگلیسی E و کمترین آن Q است.A را کشف کردوآن را برای چشم مفید دانست. 
ـ مردم فیلیپین به بیش از هزار لهجه سخن میگویند. 
ـ زرافه همواره ایستاده وضع حمل می‌کند و نوزادش از فاصله ۱۸۰ سانتیمتری به زمین میافتد. 
ـ کره زمین سالانه شاهد بیش از ۵۰ هزار زمین لرزه است. 
ـ تا سه هزار سال پبش عمر متوسط مردم مصر ۳۰ سال بود. 
ـ قدرت سیب در تحریک دستگاه عصبی از کافئین بیشتر است. 
ـ پنگوئن تنها شناگری است که نمیتواند پرواز کند. 
ـ دندان انسان چندین برابر از صخره محکمتر و سخت تر است. 
ـ ادیسون ۱۰۹۷ اختراع داشته است. 
ـ در هر قطره آب ۳۳۰۰ میلیون اتم وجود دارد. 
ـ قلب فیل در هر دقیقه ۲۰۰ بار می‌تپد. 
ـ تنها موجودی که میتواند به پشت بخوابد انسان است. 
ـ ابوعلی سینادرحدود۲۳۸جلدکتاب نوشته است. 
ـ ارسطو۲۰۰۰سال پیش ویتامین 
ـ وزن جشم زرافه دو برابرمغزآن است. 
ـ کره مریخ با سرعت۲۴۰کیلومتردر ساعت به دور خورشید می گردد. 
ـ حروف ابجداز الفبای مردم فنیقیه اقتباس شده است. 
ـ نخستین تقویم شمسی که شناخته شدتقویم مصریان است. 
ـ کرمهای ابریشم در ۵۶ روز۸۶ هزار برابر وزن خود غذا می خورند. 
ـ نوعی قورباغه وجود دارد که می‌تواند چندین ماه یخ بزند ودوباره به زندگی طبیعی باز‌گردد. 
ـ پژوهشها ثابت کرده است که پشه بیشتر به سراغ کودکان وافراد بور میرود. 
ـ هر عنکبوت تار ویژه خود را دارد و هیچگاه دو تار عنکبوت به هم شبیه نیستند. 
ـ مجسمه آزادی نیویورک ۲۲۵ تن وزن دارد. 
ـ مردم اندونزی به ۳۶۵ زبان صحبت می‌کنند. 
ـ تعداد سلولهای بدن انسان ۱۰ برابر آدمهاست. 
ـ مینای دندان محکم ترین جسم بدن است. 
ـ ۶۴۰ ماهیچه در بدن وجود دارد. 
ـ ماهیچه ها پرقدرت ترین جسم بدن هستند. 
ـ آرواره ها فشاری به قدرت kg ۲۵۰ را بوجود می‌آورند. 
ـ نازکترین پوست بدن ، پوست پلک وکلفت‌ترین پوست بدن را کف پا دارد. 
ـ در یک ماه ۲۰ کیلو پوست از بین میرود . 
ـ رشد ناخن نصف رشد مو می‌باشد. 
ـ میانگین رشد ناخن دست ۴ برابر ناخن پا است. 
ـ خون بعضی سخت تنان آبی است. 
ـ خون به دلیل وجود آهن سرخ است. 
ـ بدن انسان روزی یک لیتر بزاق ولید میکند. 
ـ بدن ما ۵۰ هزار کیلومتر رشته عصبی دارد. 
ـ دو سوم اطلاعات مغز از بینایی است. 
ـ سرعت نور یک میلیون بار سریعتر از صوت است. 
ـ چشم ماهی مرکب بزرگترین چشم نسبت به جثه است. 
ـ به طور متوسط روزی ۱۷۰۰۰ بار پلک میزنیم. 
ـ از آنجا که آب رنگ قرمز را جذب می‌کند ، رنگ آب را سبز مایل به آبی میبینیم. 
ـ چشم سالم میتواند ۱۰ میلیون رنگ را ببیند. 
ـ خون به دلیل وجود آهن سرخ است. 
ـ بدن انسان روزی یک لیتر بزاق تولید میکند. 
ـ بدن ما ۵۰ هزار کیلومتر رشته عصبی دارد. 
ـ دو سوم اطلاعات مغز از بینایی است. 
ـ سرعت نور یک میلیون بار سریعتر از صوت است. 
ـ چشم ماهی مرکب بزرگترین چشم نسبت به جثه است. 
ـ به طور متوسط روزی ۱۷۰۰۰ بار پلک میزنیم. 
ـ از آنجا که آب رنگ قرمز را جذب می‌کند ، رنگ آب را سبز مایل به آبی میبینیم. 
ـ چشم سالم میتواند ۱۰ میلیون رنگ را ببیند. 
ـ ارتفاع ابر تا زمین در روز بیشتر از شب است . 
ـ مار کبری تنها ماری است که قادر است فیلی را از پا در آورد . 
ـ آب تا زمانی که حرکت دارد منجمد نمی‌شود. 
ـ خرگوش و طوطی تنها حیواناتی هستند که می‌توانند بدون برگشتن اشیاء پشت سر خود را ببینند . 
ـ قطب جنوب از طبقات یخ تشکیل شده است وتنها نقطة جهان است که درآن زمین خشکی وجود ندارد. 
ـ جنین در شکم مادر گاهی دچار ***که میشود . 
ـ کوچکترین استخوان بدن در داخل گوش قرار دارد . 
ـ کراوات از نام مردم کراوات گرفته شده است که برای اولین آن را بر گردن آویختند . 
ـ غورباقة قابیل با لیس زدن انسان ، او را دچار هذیان گویی میکند . 
ـ وطن اصلی اسفناج ایران است و ۱۵۰۰ سال پیش استفاده از آن در دنیا رایج شد . 
ـ مورچه تنها موجودی است که در مقایسه با بدنش بزرگترین مغز را دارد . 
ـ خودرو در سرعت ۴۰ تا ۵۵ کیلومتر در ساعت کمترین سوخت را مصرف میکند. 
ـ متخصصان تغذیه به این نتیجه رسیده اند که ‌ر‌و‌ز‌ه بهترین بهترین رژیم برای کاهش دائمی وزن است . 
ـ وزن جگر انسان حدود ۱/۳ کیلوگرم است وبزرگترین غده در بدن است . 
ـ خرس بالغ میتواند همچون اسب بدود. 
ـ
زنبور عسل برای تولید ۴۰۰ گرم عسل که به دست ما میرسد دست کم ۸۰ هزاربار
از کندو به صحرا میرود که اگر هر بار معادل یک کیلومتر مسافت طی کند برای
به دست آوردن این مقدار عسل باید دو برابر محیط زمین را بپیماید . 
ـ
قلب در هر دقیقه ۷/۴ لیتر خون در بدن پمپاژ میکند به این ترتیب در یک روز
حدود ۷۶۰۰ لیتر خون در بدن پمپاژ میشود . اگر شخصی ۷۰ سال عمر کند قلب او
در این مدت در حدود ۱۹۳ میلیون لیتر خون پمپاژ میکند وحدود ۵/۲ میلیارد
بار میزند .


reza بازدید : 190 شنبه 1391/03/13 نظرات (0)


ـ جویدن آدامس هنگام خرد کردن پیاز مانع از اشک ریزی شما می شود. 

ـ اثر لب و زبان هر کس همانند اثر انگشت آن منحصر به فرد است. 

ـ رشد کودک در بهار بیشتر است.
 
ـ ۸ دقیقه و ۱۷ ثانیه طول می کشد تا نور خورشید به زمین برسد. 

ـ ظروف پلاستیکی تقریباً ۵۰۰۰۰سال در برابر تجزیه مقاومند. 

ـ تنها قسمتی از بدن که خون ندارد قرنیه چشم است. 

ـ شترمرغ در ۳ دقیقه ۹۵ لیتر آب می خورد. 

ـ حس بویایی مورچه با حس بویایی سگ برابری می کند. 

ـ کرم های ابریشم در ۵۶ روز ۸۶ برابر خود غذا می خورند. 

ـ زمان بارداری فیل به دو سال می رسد. 

ـ در یک سانتی متری پوست شما ۱۲ متر عصب و ۴ متر رگ و مویرگ است. 

ـ شدیدترین نعره ها متعلق به وال ها است که برابر با صدای موتور جت است. 

ـ وقتی یک نوزاد در حال گریه است با صدای ش....ش.... شما آرام می شود به این دلیل که صدای آبی که اطراف نوزاد در شکم مادر است را برایش تداعی می کند، در ضمن این یکی ازدلایلی است که چرا صدای ساحل دریا به انسان آرامش می دهد. 

ـ دلفین ها همانند گرگ ها هنگان خواب چشم هایشان را باز می گذارند. 

ـ با نگاه کردن به گوش حیوانات می توانیم به تخم گذار بودن یا بچه زا بودن آنها پی ببریم. بدین صورت که تخم گذاران گوششان ناپیدا و بچه زایان گوششان نمایان است، تنها یک اسثتنا وجود دارد آن هم نوعی افعی است که بچه زاست اما گوشش دقیق پیدا نیست. 

ـ بیشتر سردردهای معمولی از کم نوشیدن آب است. 

ـ انسان امروزی به طور متوسط ۶ سال از عمر خود را تلویزیون نگاه می کند و ۶ سال را صرف غذا خوردن می کند و یک سوم را می خوابد. 

ـ موش دو پای آفریقایی از میدان دید ۳۶۰ درجه برخوردار است. 

ـ مغز انسان تنها ۲ درصد از وزن انسان را تشکیل می دهد ولی ۲۵ درصد اکسیژن دریافتی بدن را به تنهایی مصرف می کند. 

- سرعت عطسه یك انسان برابر است با 160 كیلومتر در ساعت 

- آب دریا بهترین ماسك صورت است ! 

- چشم انسان معادل یك دوربین 135 مگا پیكسل عمل می كند ! 

- 90% سم مار از پروتئین تشكیل شده است ! 

- مغز در هنگام خواب فعالتر از وقتی است كه تلویزیون می بینید ! 

- جوانان هندی شادترین و ژاپنی ها افسرده ترین های جهان هستند ! 

- قوه چشایی پروانه در پاهای آن تعبیه شده است ! 


. آیا می‌دانستید که در تایوان بشقاب‌های گندمی درست می‌شود وافراد بعد از خوردن غذا بشقاب‌هایشان را هم می‌خورند.

. آیا می‌دانستید که گوش و بینی درتمام طول عمر انسان در حال رشد می‌باشند و بزرگتر می‌شوند.

. آیا می‌دانستید که آب دریا بهترین ماسک زیبایی پوست می‌باشد.

. آیا می‌دانستید که اولین مردمانی که نخ را کشف کردند وموفق به ریسیدن آن شدند ایرانیان بودند.

. آیا می‌دانستید که بزرگترین دریای دنیا دریای مدیترانه است و عمیق‌ترین نقطه آن به ۴۳۳۰متر می‌رسد.

. آیا می‌دانستید که فقط پشه ماده نیش می‌زند و از پروتین خون مکیده شده جهت تخم گذاری استفاده می‌کند.

. آیا می‌دانستید که هر چشم مگس دارای ۱۰ هزار عدسی است.

. آیا می‌دانستید مقاومت موش صحرایی در برابر بی‌آبی بیشتر از شتر است.

. آیا می‌دانستید جمعیت میمون‌های هند بالغ بر ۵۰ میلیون است.

. آیا می‌دانستید یک نوع وزغ وجود دارد که در بدن خود سم کافی برای کشتن ۲۲۰۰ انسان در اختیار دارد.

. آیا می‌دانستید ۳۵۰ هزار نوع کفشدوزک در جهان وجود دارد.

. آیا می‌دانستید نوشابه‌های زرد رنگ، زیانبارتر از نوشابه‌های سیاه رنگ هستند.

. آیا می‌دانستید شش چپ، اندکی از شش راست کوچکتر است تا فضای کافی برای قرارگیری قلب فراهم آید.

. آیا می‌دانستید تعداد سلولهای گیرنده بویایی در سگهای معمولی، یک میلیارد و در سگهای شکاری،۴ میلیارد عدد است

. آیا می‌دانستید رشد کودک در بهار بیشتر است.

 1- توماس اديسون از تاريکي وحشت داشت 
2- صداي اردک اکو ندارد 
3- چشمهاي شتر مرغ از مغزش بزرگتر است 
4- مورچه ها نمي خوابند 
5- الفباي مردم هاوايي 12 حرف دارد 
6- کد کشور روسيه 007 است 
7- اگر سر سوسک را قطع کنند براي چند هفته زنده مي مينند 
8- ارتفاع برج ايفل در سرما و گرما بر اثر انقباض و انبساط 16 سانتي متر تغيير ميکند 
9- آدامس توسط يک فرمانده جنگي اختراع شد



ایا میدانید بى‌خوابى سریعتر از بى‌غذایى موجب مرگ آدمى می‌‌شود

ایا میدانید هر فرد بطور متوسط یک سوم عمر خود را در خواب می‌‌گذراند

ایا میدانید کادمیم فلزی سمی است که در ساخت باطری های خشک کاربرد دارد

ایا میدانید گالیم در دمای 30 درجه مایع می شود 

ایا میدانید اکسید کروم در ساخت نوار کاست و فیلم ویدئو استفاده می شود

ایا میدانید رادیم گرانترین فلز است

ایا میدانید رادار مخفف است و به معنای آشکار سازی و فاصله یابی به کمک امواج رادیویی است

ایا میدانید اب داغ زود تر از اب سرد یخ میزند

ایا میدانید خنده موجب تقویت سیستم ایمنی بدن می شود

ایا میدانید مواج رادیویی بلند ترین طول موج را دارند که به حدود 2 کیلو متر میرسد

ایا میدانید نور میتواند دور کره ی زمین (خط استوا) را 7.5 بار در 1 ثانیه طی کند. 

ایا میدانید میشود اب را در یک لیوان کاغذی بجوش اورد. (بدون سوختن لیوان)
 
ایا میدانید اما طبق تئوری M-theory که جدیدتر و کامل تر است جهان دارای 11 بعد بوده است

ایا میدانید لیزر به معنای تقویت نور توسط تشعشع تحریک شده است

ایا میدانید نانولوله‌ها ساختارهای کربنی 100 برابر قویتر از فولاد دارند

ایا میدانید وزن نانولوله‌ها یک ششم وزن فولاد است

ایا میدانید نسبت استحکام به وزن درنانولوله‌ها 600 برابر بیشتر از فولاد است

ایا میدانید این در حالی که باید 2 میلیون ادم حرف بزنند تا بتونند یک لامپ 50 واتی رو روشن کنند

ایا میدانید فرمول بالا برابر است با : قدرت مساوی است با شدت * محیط کره

ایا میدانید هنگام رعد و برق اختلاف پتانسیل بین ابر و زمین به 10 تا 100 میلیون ولت میرسد

ایا میدانید این تغییر ناگهانی دما از حدود 300 کلوین به 300 هزار کلوین حجم هوا را 100 برابر میکند

ایا میدانید هنگام رعد و برق دمای ان را به بیش از 2000 درجه میرساند

ایا میدانید پودولفسکی که اهل لهستان است قویترین مرد جهان است 
 


reza بازدید : 167 شنبه 1391/03/13 نظرات (0)

پرسش عارفی از یکی از اغنیا 
یکی از عرفا روزی از یکی از اغنیا پرسید:دنیا را دوست داری؟گفت:بسیار.پرسید:برای بدست آوردن آن کوشش می کنی؟ گفت :بلی .سپس عارف گفت:در اثر کوشش،آن چه می خواهی بدست آوری؟
گفت:متاسفانه تاکنون به دست نیاورده ام.عارف گفت:این دنیایی که تاکنون با همه ی کوشش هایت آن را به دست نیاورده ای،پس چطور آخرتی که هرگز طلب نکرده و در راه وصول به آن نکوشیده ای به دست خواهی آورد؟
دنیا طلبیدیم ،به جایی نرسیدسیم یارب چه شود آخرت ناطلبیده





عاشقی که از معشوق سرد شد 
عاشق و معشوقی بودند که سخت به هم دلبسته بودند.بعد از مدتی عاشق به معشئق گفت:در چشم راست تو لکی می بینم.به من بگو چه وقت این لک در چشم تو ایجاد شده است؟معشوق گفت:از وقتی که عشق تو رو به سردی گذاشته است.یعنی تا وقتی محبت تو شدت داشت در من نتنها عیب نمی دیدی بلکه همه ی عیوب را حسن می دیدی .چنانکه این لک مدت ها در چشم بود و تو از شدت محبت آن را نمی دیدی ،حال آنکه از محبت تو کم شده لک را می بینی.





بهلول و مرد طرار(دزد) 
روزی بهلول(ابو وهیب بهلول بن عمروصیرفی کوفی،عالم،عارف،از عقلای مجانین.شاگرد امام جعفر صادق(ع)) از راهی می گذشت که ناگهان دزدی از پشت سر بهلول کلاهش را دزدید.بهلول به دنبال او دوید تا کلاه را پس بگیرد .بعد از طی مسافتی به سر دوراهی رسیدند که یک راه به آبادی و راه دیگر به قبرستان می رفت.مرد طرار به طرف آبادی رفت ولی بهلول به طرف قبرستان روانه شد. مردمی که ناظر آنان بودند به بهلول گفتند طرار از طرف آبادی رفت تو چرا از راه قبرستان می روی؟بهلول گفت بالاخره گذارش به این قبرستان خواهد افتاد .آن وقت من می دانم با او چه معامله ای بکنم





یکی پرسید از آن گمگشته فرزند*****که ای روشن روان پیر خردمند
ز مصرش بوی پیراهن شنیدی*****چرا در چاه کنعانش ندیدی
بگفت احوال ما برق جهان است*****دمی پیدا و دیگر دم نهان است
گهی بر طارم اعلی نشینم*****گهی بر پشت پای خود نبینم
اگر درویش در حالی ماندی*****سر و دست از دو عالم برفشاندی
سعدی





خدا را کجا جوییم 
از ابوسعید ابوالخیر(عارف نامدار ایرانی در نیمه ی دوم قرن چهارم و نیمه ی اول قرن پنجم.از |آثار مهم وان شعر)پرسیدند:خدا را کجا جوییم؟ابو سعید در پاسخ گفت:کجا جستید که نیافتید!
عارفی گفته است :مراد از خداجویی نه آن است که او را پیدا کنی،بلکه تو باید از گمگشتگی پیدا شوی یعنی خود را بشناسی چنانکه حضرت علی (ع) فرمود:من عرف نفسه فقد عرف ربه(هرکه خود را بشناسد خدا را شناخته است)
من عرف زین گفت شاه اولیا عارف خود شو که بشناسی خدا
مولانا

reza بازدید : 121 شنبه 1391/03/13 نظرات (0)

ابتدا وسایل مورد نیاز برای این تمرین :
1- یک عدد سوزن یا هر وسیله ای شبیه به آن 
2- یک تکه کاغذ یا مقوای نازک به ابعاد تقریبی 5 در 5 سانتیمتر 
3- محیطی آرام وبه دور از هر عامل مزاحم
طریقه انجام آزمایش:
ابتدا کاغذ را به صورت قطری در هر دو جهت تا بزنید به طوری که بعد از تا زدن کاغذ به صورت یک هرم در آید
سوزن را به صورت عمودی در جایی مهار کنید بهتر است سوزن را از قسمت ته در یک تکه شمع یا چیزی شبیه آن فرو ببرید
کاغذی که به صورت دقیق تا خورده است را از قسمت گودی آن بر روی سوزن قرار دهید
سپس در فاصله 2 متری کاغذ بنشینید فاصله کمتر از این باعث میشود که جریان تنفس شما مو جب حرکت کاغذ شود
وفاصله بیشتر مو جب تضعیف نیروی جنبش روانی میشود
در ابتدا بهتر است که 15 دقیقه ای تمرین ریلکسیشن (تن آرامی) ساده ای انجام دهید که این کار به بهتر انجام شدن تمرین
کمک زیادی میکند.
بعداز تن آرامی همانطور که گفتم در فاصله تقریبی 2 متری کاغذ بنشینید وشروع به تمرکز کردن به کاغذ نمایید
در ذهن خود اینگونه تلقین نمایید که نیرویی از چشمان شما خارج شده وموجب حرکت کاغذ میشود.
در حین تمرکز هیچ نیازی به فشار آوردن به خودتان نیست تنها با تمرکز و نگاه مستمر به کاغذ میتوانید آن را حرکت دهید.
من در نوبت دوم تمرین موفق به حرکت دادن کاغذ شدم.
در ابتدای تمرین ممکن است چشمهای شما خسته شود که بهتر است هر موقع احساس خستگی کردید برای لحظاتی 
چشمان خود را ببندید.
باید توجه داشته باشید که تمرین را در مکانی انجام دهید که هیچگونه حرکت هوا وجود نداشته باشد.
در ابتدای تمرین هدف شما فقط حرکت دادن کاغذ باشد با پیشرفت در اینکار شما میتوانید جهت حرکت کاغذ را نیز تعیین کنید.
با انجام این تمرین شما از پیشرفت خود و همچنین از نیروهای نهفته در وجودتان بسیار متعجب خواهید شد.
بعد از پیشرفت در تمرین با کاغذ شما میتوانید این تمرین را با با شعله شمع یا چوب کبریت بر روی آب نیز انجام دهید.
من با تمرین موفق شدم با نگاه کردن به سیم تلفن آنرا به حرکت در آورم شما نیز میتوانید با تمرین اجسام سنگینتر را
نیز به حرکت در آورید.
در ابتدا از تمرکز طولانی خودداری نمایید و به تدریج مدت زمان آن را افزایش دهید این تمرین هیچگونه خطری برای تمرین کننده 
ندارد.
منبع :سايت jinian.blogfa.com
reza بازدید : 157 جمعه 1390/08/27 نظرات (0)


در یک شهر بازی پسرکی سیاه پوست به مرد بادکنک فروش نگاه می کرد. بادکنک فروش برای جلب توجه بادکنک قرمزی را رها کرد تا در آسمان اوج بگیرد و بدین شیوه توجه بسیاری از کودکان را برای خرید بادکنک  به والدینشان اسرار می کردند به خود جلب کرد... سپس یک بادکنک آبی یک بادکنک زرد و پس از آن یک بادکنک سفید را رها کرد. بادکنک ها سبکبال به آسمان رفتند و اوج گرفتند و ناپدید شدند. پسرک سیاه پوست هنوز به تماشا ایستاده و به بادکنکی سیاه خیره شده بود! پس از لحظاتی به بادکنک فروش نزدیک شد وبا تردید پرسید: ببخشید آقا! اگر بادکنک سیاه را هم رها می کردی بالا می رفت؟ مرد بادکنک فروش لبخندی زد و نخی را که بادکنک سیاه را نگه داشته بود برید وبادکنک به طرف بالا اوج گرفت...    بادکنک فروش گفت: پسرم آن چیزی که سبب اوج گرفتن بادکنک می شود رنگش نیست بلکه چیزی است که در درون خود آن وجود دارد. دوست کوچک من زندگی هم همین طور است وچیزی که باعث رشد آدم ها می شود رنگ وظاهر آنها نیست. رنگ ها وتفاوت ها مهم نیستند مهم درون آدمی است چیزی که در درون آدم هاست تعیین کننده ی مرتبه وجایگاهشان است و هر چقدر که ذهنیات انسان ارزشمند تر باشد جایگاه والاتر و شایسته تری نصیبش می شود.در یک شهر بازی پسرکی سیاه پوست به مرد بادکنک فروش نگاه می کرد. بادکنک فروش برای جلب توجه بادکنک قرمزی را رها کرد تا در آسمان اوج بگیرد و بدین شیوه توجه بسیاری از کودکان را برای خرید بادکنک  به والدینشان اسرار می کردند به خود جلب کرد... سپس یک بادکنک آبی یک بادکنک زرد و پس از آن یک

reza بازدید : 298 جمعه 1390/08/27 نظرات (0)

روزی مرد جوانی نزد شری راماکریشنا رفت وگفت: "می خواهم خدا را همین الآن ببینم". کریشنا گفت: "قبل از آنکه خدا را ببینی باید به رود خانه گنگ بروی وخود را شستشو بدهی". او آن مرد را به کنار رود گنگ برد وگفت: "بسار خوب حالا برو توی آب".

هنگامی که جوان در آب فرو رفت، کریشنا او را به زیر آب نگه داشت.عکس العمل فوری آن مرد این بود که برای به دست آوردن هوا مبارزه کند.وقتی کریشنا متوجه شد که آن شخص دیگر بیشتر از آن نمی تواند در زیر آب بماند به او اجازه داد از آب خارج شود.در حالی که آن مرد جوان در کنار رودخانه بریده بریده نفس می کشید، شری کریشنا از او پرسید: "وقتی در زیر آب بودی به چه فکر می کردی؟ آیا به فکر پول، زن، یا بچه یا اسم و مقام وحرفه خود بودی؟ "

-نه به یگانه چیزی که فکر می کردم هوا بود.

-درست است؛ حالا هر وقت قادر بودی به خدا هم به همان طریق فکر کنی فوری او را خواهی دید.

reza بازدید : 201 چهارشنبه 1390/08/25 نظرات (0)

در سال1998 که به کشور تایلند رفته بودم از معبد بودای طلایی بازدید کردم .انچه می خوانید سرگذشت مجسمه بودای طلایی است:   

درسال1957 گروهی از باید محل یک مجسمه بودای گلی را به محل جدیدی انتقال می دادند .به علت ساخت بزرگراه  به سوی بانکوک محل معبد باید تغییر میکرد . هنگام حمل تندیس با جرثقیل، به دلیل سنگینی ان، مجسمه ترک خورد. نکته مهمتر اینکه بارش باران اغاز شد . راهب ارشد که تصور میکرد ممکن است بودای مقدس اسیب ببیند، دستور داد مجسمه را بر زمین بگذارند و برای حفظش از باران، روی ان را با چادری بزرگ بپوشانند .

پاسی از شب نگذشته بود که راهب ارشد برای بازدید مجسمه به سراغش رفت. او چراغ قوه ی خود را به زیر چادر برد تا از خشک بودن مجسمه ا طمینان حاصل کند . همین که نور چراغ قوه به ترک ها تابید، او درخشش ضعیفی را دید.به معبد رفت، یک قلم و چکش اورد و به کندن گل ها پرداخت . هر تکه گل خشک شده را که بر می داشت روشنایی بیشتر میشد . چندین ساعت طول کشید تا او خود را با بودای طلایی فوق العاده ای مواجه دید.

تاریخ شناسان معتقدند که سال ها پیش قرار بود ارتش برمه به تایلند حمله کند.راهبان که گمان میکردند کشورشان به زودی  مورد حمله قرار میگیرد .بودای طلایی و پر ارزش خود را با گل پوشاندند تا اینکه گنجینه خویش را از تصرف برمه ای ها مصون دارند .     

به نظر می رسید که برمه ای ها تمام راهبان را قتل عام کردند و راز بودای طلایی تا ان روز در سال 1957 نا گفته باقی ماند . در بازگشت از تایلند، پیش خود فکر میکردم همه ما مانند بودای گلی هستیم که با پوششی از ترس پوشیده شده ایم . مه در مسیر زندگی،بین دو تا سه سالگی به پوشاندن"اصل طلایی"خویش میپردازیم.

وظیفه کنونی ما این است که همچون ان راهب،قلم و چکش به دست، بار دیگر خود واقعی خویش را کشف کنیم.

 "جک کانفلید"

reza بازدید : 197 پنجشنبه 1390/08/19 نظرات (0)

در زما ن های گذشته فردی مؤمن وثروتمند غلامی خرید و به منزل آورد در منزل از او پرسید:نام تو چیست؟ غلام گفت:هرچه صدایم کنی!  پرسید:چکار ی بلدی؟ غلام گفت:هر کاری تو بگویی! پرسید:چه غذایی میخوری؟غلام گفت:هرچه تو بدهی! پرسید:کجا می خوابی؟ غلام گفت:هر کجا که تو بگویی! آن مردبا ناراحتی گفت:تو مرا مسخره کرده ای؟این چه جواب هایی است که می دهی؟ غلام گفت:مگر نه این است که من بنده ی شما هستم؟ آن مرد گفت:بله! غلام گفت:کدام بنده ای به صاحب خود میگوید به من فلان غذا را بده ومرا به فلان اسم صدا کن،فلان کار را به من بده و فلان محل را برای خواب من آماده کن صاحب من تویی وهر طور که خواستی میتوانی با من رفتار کنی وکار من فقط اطاعت است.

آن مرد با خود فکر کرد و گفت:اگر راه و رسم بندگی این است که غلام میگوید،پس من چطور بندگی خدا را میکنم که دائما میگویم چرا این را به من ندادی و فلان چیز را به من بده و اوضاع مرا این گونه کن... مدام دستور میدهم و چرا وچرا...

reza بازدید : 202 جمعه 1390/08/13 نظرات (0)




دانستنیها

آیا میدانید : دندان تنها بخش از بدن انسان است که ترمیم نمی شود ؟


آیا میدانید : هر چروک ایجاد شده در ابرو نتیجه ۲۰۰۰۰۰ اخم است ؟


آیا میدانید : ورزش کردن در گرما به کاهش اشتها کمک می‌کند ؟


آیا میدانید : عمر پرزهای چشایی انسان از ۷ تا ۱۰ روز است ؟


آیا میدانید : اندازه قلب هر فرد به اندازه مشت اوست ؟


آیا میدانید : قلب انسان بطور متوسط ۱۰۰ هزار بار در سال میتپد ؟


آیا میدانید : سریع ترین عضله بدن انسان زبان اوست ؟



آیا میدانید : بدن انسان پنجاه هزار کیلومتر رشته عصبی دارد ؟


آیا میدانید : تنها قسمت بدن که خون ندارد قرنیه چشم است ؟


آیا میدانید : استرس تا ۵ برابر سیستم ایمینی بدن را پایین می آورد ؟


آیا میدانید : تـنها در طول زمانی که این جمله را می خوانید در حدود ۵۰ هزار سلول بدنتان میمیرد و سلول های جدید جایگزین آن می شود ؟


آیا میدانید : در طـول یـک ساعت قلب شما آنقدر سخت کار می کند کـه مــی تـــوانــد انرژی حمل یک جسم یک تنی به اندازه یک کیلومتر از سطح زمین را تامین کند ؟


آیا میدانید : اولین دوقلوهای آزمایشگاهی اولین بار در سال ۱۹۸۱ به دنیا آمدند ؟


آیا میدانید : اگر سلول های موجود بر روی پوست بدن انسان را به دنبال هم بچینیم، طول آن به ۴۵ مایل خواهد رسید ؟


آیا میدانید : در طول یک سال، قلب یک انسان عادی ۴۰ میلیون بار می تپد ؟


آیا میدانید : بیشتر انسانها در یک دقیقه ۲۵ مرتبه پلک می زنند و بطور میانگین هر انسان سالانه بیش از ۱۳ میلیون مرتبه پلک می زند ؟


آیا میدانید : معده شما باید هر دو هفته یکبار ماده مخاطی جدید ترشح کند در غیر اینصورت خودش را هضم خواهد کرد ؟


آیا میدانید : شش سمت چپ کوچکتر از شش سمت راست است تا فضایی برای قلب ایجاد شود ؟


آیا میدانید : جراحی چشم یکی از پیشرفت های چشمگیر در طب باستان به شمار می رود ؟


آیا میدانید : عطسه در هنگام خارج شدن از دهان، سرعتی بالغ بر ۱۰۰ مایل بر ساعت دارد ؟


آیا میدانید : اگر بدن شما خشک و یخ زده شود ۱۰% به وزن آن اضافه خواهد شد که این مقدار وزن اضافی را مایکرو ارگانیسم هایی که بر روی بدن قرار دارند، تشکیل می دهند ؟


آیا میدانید : زمانیکه گوشت و شیر را با هم می خورید، بدن به هیچ وجه کلسیم شیر را جذب نمی کند و بهتر است میان مصرف گوشت و شیر حداقل ۲ ساعت فاصله باشد ؟


آیا میدانید : ما یک داروخانه کامل در بدن خود داریم و می توانیم هر دارویی را در بدن خود تولید کنیم ؟


آیا میدانید : طول قد هر انسان سالم برابر هشت وجب دست خود اوست ؟


آیا میدانید : محـقـقان اخیـراً بـه ایـن نتیجه رسیده اند که کلیه انسان ۵۰۰ عملکرد متفاوت دارد ؟


آیا میدانید : ساختمان عملکرد دست وال، سگ، پرندگان (بال ها) و انسان دقیقاً مشابه است ؟


آیا میدانید : شبکه چشم ۱۳۵ میلیون سلول احساس دارد که مسئولیت گرفتن تصاویر و تشخیص رنگها را بر عهده دارد ؟


آیا میدانید : چشم انسان حدود ۱۳۵ میلیون سلول بینایی دارد که معادل یک دوربین ۱۳۵ مگاپیکسل عمل می کند ؟


آیا میدانید : چشم سالم انسان میتواند ده میلیون رنگ را مختلف را ببیند و آنها را از یکدیگر تمیز دهد ؟


آیا میدانید : گوش و بینی شما در تمام طول عمر به رشد خود ادامه می دهند ؟


آیا میدانید : چشم‌های ما از بدو تولد همین اندازه بوده‌اند، اما رشد گوش و بینی ما هیچ‌وقت متوقف نمی‌شوند ؟


آیا میدانید : شواهد نشان داده است که انسان از هفتاد هزار سال پیش لباس بر تن می کرده است ؟


آیا میدانید : عمر مفید انسانها در کف دستشان اینگونه (۸۱ – ۱۸ = ۶۳) نوشته شده است ؟


آیا میدانید : ضریب هوشی انسان های معمولی بین ۸۵ تا ۱۰۵ است ؟


آیا میدانید : هر تار موی انسان میتواند تا وزن ۱۰۰ گرم رشد کند ؟


آیا میدانید : یک انسان نهایتا میتواند با سرعت ۳۵ کیلومتر در ساعت بدود ؟


آیا میدانید : کالبد شکافی انسانهای جدید بسیار بیشتر از انسانهای قدیمی طول میکشد ؟


آیا میدانید : انسان با خوردن ۲۰ نیش از زنبور عسل در آن واحد خواهد مرد ؟


آیا میدانید : هر انسان میتواند ۱ دقیقه نفس خود را حبس کند و رکوردش در جهان ۸۵ ثانیه است ؟


آیا میدانید : وزن اسکلت انسان بالغ ۱۳ تا ۱۵ کیلوگرم است ؟


آیا میدانید : انسان اولیه (ناندرتال ها) و اجداد اولیه انسان هر دو در یک زمان در اروپا بودند ؟


آیا میدانید : یک انسان ۸ ثانیه بعد از قطع گردن هنوز به هوش است ؟


آیا میدانید : لایه بیرونی پوست انسان هر ۲ هفته یکبار با سلولهای جدید تعویض میشود ؟


آیا میدانید : انسان ۹ هزار سال پیش از میلاد برای اولین بار به کشاورزی پرداخت ؟


آیا میدانید : دویست میلیون موجود زنده روی زمین وجود دارد که انسان یکی از آنها است ؟


آیا میدانید : کبد انسان در ۳۰۰ تا ۵۰۰ روز نو میشود، یعنی اینکه از سلولهای جدیدی برخوردار میشود ؟


آیا میدانید : تقریبا ۶۵ ٪ وزن انسان را اکسیژن تشکیل میدهد ؟


آیا میدانید : انسان برای اولین بار در ۱۷۸۳ پرواز را تجربه کرد و توانست ۸ کیلومتر با بالن پرواز کند ؟


آیا میدانید : جنین انسان بعد از ۱۷ هفته (۴ ماه) می تواند خواب هم ببیند ؟


آیا میدانید : تنها موجودای که میتواند به پشت بخوابد انسان است ؟


آیا میدانید : بدن یک انسان در طول عمرش به طور متوسط ۱۳۰۰ لیتر عرق تولید میکند ؟


آیا میدانید : انسان‌های راست دست به طور میانگین ۹ سال بیش از چپ دست‌ها عمر می‌کنند ؟


آیا میدانید : کره زمین از ۱۰۲ عنصر بوجود آمده و این ۱۰۲ عنصر در بدن انسان وجود دارد ؟


آیا میدانید : حس بویایی انسان قادر به دریافت و تشخیص ده هزار بوی متفاوت است ؟


آیا میدانید : حدود ۱۰ درصد وزن بدن انسان (بدون آب) را باکتریها تشکیل میدهند ؟


آیا میدانید : از دست دادن تنها ۱% از آب بدن موجب تشنگی میشود ؟


آیا میدانید : بیشتر سردردهای معمولی از کم نوشیدن آب است ؟


آیا میدانید : ناخن‌های انگشتان دست، تقریبا چهار برابر ناخن‌های پا رشد می‌کنند ؟


آیا میدانید : قد انسان تا ۲۰، ۲۵ سالگی و گاها ۴۰ سالگی بلند می‌شود و از چهل سالگی به بعد، قد انسان هر دو سال حدود ۶ میلی‌متر کوتاه می‌شود ؟


آیا میدانید : دهان انسان روزانه یک لیتر بزاق تولید می‌کند ؟


آیا میدانید : وزن پوست بدن انسان بالغ بر ۲/۷ کیلوگرم (دو و هفت دهم) است ؟


آیا میدانید : کمبود خواب، زودتر از کمبود غذا موجب مرگ انسان می‌شود ؟


آیا میدانید : انسان در سال ۳۰۰۰ قد متوسط ۲ متر و ۱۲۰ سال عمر و پوست قهوه‌ای خواهد داشت ؟


آیا میدانید : قلب انسان هنگام تپیدن میان دو تپش استراحت میکند این یعنی اگر فرد ۷۰ سال عمر کرده باشد قلبش به اندازه ۴۰ سال استراحت کرده است ؟


آیا میدانید : وزن اسکلت انسان بالغ بر ۱۳ تا ۱۵ کیلوگرم است ؟


آیا میدانید : انسانهای امروزی بطور متوسط شش سال از عمر را تلویزیون نگاه می کنند و شش سال را هم صرف غذا خوردن میکنند و یک سوم از عمر را هم در خوابند ؟


آیا میدانید : مغز انسان تنها ۲ درصد از وزن انسان را تشکیل می دهد ولی ۲۵ درصد اکسیژن دریافتی بدن را به تنهایی مصرف می کند ؟


آیا میدانید : مغز بیشتر انرژی را در بدن مصرف میکنند به همین دلیل هم از سایر نقاط بدن گرمتر است ؟


آیا میدانید : مغز یک انسان در طول یک روز بیشتر از تمام تلفن های جهان به سلول ها پیام عصبی می فرستد ؟


آیا میدانید : پیام های عصبی با سرعتی برابر با ۱۷۰ مایل در ساعت به مغز رسیده و از مغز به سلول های عصبی می رسند ؟


آیا میدانید : مغز در هنگام خواب فعالتر از وقتی است که تلویزیون می بینید ؟


آیا میدانید : بطور متوسط یک انسان در طول زندگی خود در حدود ۴۴ پوند گرد و خاک را تنفس می‌کند ؟


آیا میدانید : در تمام انسانهای کره زمین ۹۹۹ % شباهت ژنتیکی وجود دارد ؟


آیا میدانید : طول رگهای بدن انسان پانصد و شصت هزار کیلومتر است ؟


آیا میدانید : در یک سانتی متر پوست شما ۱۲ متر عصب و ۴ متر رگ و مویرگ است ؟


آیا میدانید : در هـر ۳ سانتی متـر از پوست، ۴ هزار بافت عصبی، ۱۳۰۰ سـلول عصبی، ۱۰۰ غده عرق، ۳ میلیون سلول، و ۳۰۰۰ رگ خونی وجود دارد ؟


آیا میدانید : اگر رگ های خونی موجود در ۵ سانتی متر از پوست را در امتداد هم قرار دهیم، طول آن به ۲۰ فوت می رسد ؟


آیا میدانید : اگر تمام رگهای خونی را در یک خط بگذاریم تقریبا ۹۷۰۰۰ کیلومتر میشود ؟


آیا میدانید : کبد یا جگر تنها عضو داخلی بدن است که اگر با عمل جراحی قسمتی از آن برداشته شود دوباره رشد میکند ؟


آیا میدانید : خطر بیماری قلبی و سرطان ریه در افراد غیر سیگاری که در خانه در معرض دود سیگار اطرافیانشان هستند، بیست و پنج درصد بیشتر از دیگران است ؟


آیا میدانید : بدن ما به طور مداوم خود را ترمیم می کند هر سه ماه یکبار بافت استخوانی به طور کامل تعویض می شود و هر ماه پوست جدید رشد می کند به راحتی می توانیم فرآیند پیری را به تاخیر بیندازیم ؟


آیا میدانید : بدن یک انسان معمولی به اندازه کافی شامل: سولفور برای کشتن تمام شپش های بدن یک سگ، کربن برای ساخت ۹۰۰ مداد، پتاسیم برای آتش زدن یک توپ فوتبال، چربی برای ساختن ۷ قالب صابون، فسفر برای درست کردن سر ۲۲۰۰ کبریت و آب برای پر کردن ۱۰ تنگ را دارد ؟



آیا میدانید : پیشانی انسان مرکز دمای انسان است یعنی اگر شما دمای پیشانیتان را تغییر دهید دمای بدنتان هم به همان انداره تغییر میکند این یکی از دلایلی است که وقتی ما می خواهیم ببینیم که آیا تب داریم یا نه دستمان را روی پیشانی میگذاریم ؟

reza بازدید : 141 جمعه 1390/08/13 نظرات (0)

خودروسازی، بزرگترین صنعت در جهان است.

+++++++++++++++++++++++++++

ونگوگ در طول حیاتش تنها یکی از نقاشی های خود را به فروش رساند.

+++++++++++++++++++++++++++

گربه های خانگی ۷۰ درصد وقت خود را در خواب سپری می کنند.

+++++++++++++++++++++++++++

بزرگترین گل جهان فلوریا نام دارد.

+++++++++++++++++++++++++++

سرعت صوت در فولاد ۱۴ بار سریعتر از سرعت آن در هواست.

+++++++++++++++++++++++++++

نور خورشید فقط تا عمق ۴۰۰ متری آب دریا نفوذ می کند

+++++++++++++++++++++++++++

طول عمر مردم سوئد و ژاپن از دیگر ملل جهان بیشتر است.

+++++++++++++++++++++++++++

آبشار آنجل در ونزوئلا بلندتر از آبشار نیاگارا است.

+++++++++++++++++++++++++++

یک لیتر سرکه در زمستان سنگین تر از همان میزان سرکه در تابستان است.

+++++++++++++++++++++++++++

۶۰ درصد از ماهواره های جهان، نظامی و ۴۰درصد بقیه غیرنظامی است.

+++++++++++++++++++++++++++

نوعی ماهی به نام آبنوس در گلوی خود دندان در می آورد.

+++++++++++++++++++++++++++

فندق برزیلی بیش از نامیده شدن کشور برزیل به این نام، برزیل خوانده می شده است.

+++++++++++++++++++++++++++

اسب ها قادرند در حال ایستاده بخوابند.

+++++++++++++++++++++++++++

سالانه ۵۰۰ فیلم در آمریکا و ۸۰۰ فیلم در هند ساخته می شود.

+++++++++++++++++++++++++++

آدولف هیتلر گیاهخوار بوده است.

+++++++++++++++++++++++++++

تمامی پستانداران به استثنای انسان و میمون، کور رنگ هستند.

+++++++++++++++++++++++++++

عمر تمساح بیش از ۱۰۰ سال است.

+++++++++++++++++++++++++++

موریانه ها قادرند تا ۲ روز زیر آب زنده بمانند.

+++++++++++++++++++++++++++

فیل ها قادرند روزانه ۶۰ گالن آب و ۲۵۰ کیلوگرم یونجه مصرف کنند.

+++++++++++++++++++++++++++

جغدها قادر به حرکت دادن چشمان خود در کاسه چشم نیستند.

+++++++++++++++++++++++++++

۸۰ درصد امواج مایکروویو تلفن های همراه به وسیله سر جذب می شود.

+++++++++++++++++++++++++++

قد فضانوردان هنگامی که در فضا هستند ۵ تا ۷ سانتی متر بلندتر می شود.

+++++++++++++++++++++++++++

در دنیا از هر پنج نفر چهار نفرموهایشان تیره است.

+++++++++++++++++++++++++++

مساحت خلیج فارس ۲۴۰ هزار کیلومتر مربع است.

+++++++++++++++++++++++++++

نوشابه های زردرنگ زیانبارتر از نوشابه های سیاه رنگ هستند.

+++++++++++++++++++++++++++

اثر سیب در بیدار نگه داشتن افراد در شب بیشتر از قهوه و کافئین است.

+++++++++++++++++++++++++++

هر فرد هنگام غذا خوردن به طور متوسط ۲۹۵ بار عمل بلعیدن را انجام می دهد.

+++++++++++++++++++++++++++

بدن انسان برای حفظ تعادل خود در حال ایستادن از سیصد عضله استفاده می کند.

reza بازدید : 195 جمعه 1390/08/13 نظرات (1)

دانستنیهای بامزه جدید

آیا میدانید خوردن زعفران خنده را زیاد می کند


آیا میدانید بهترین خاویار دنیا خاویار ایران است(طنز:ایا میدانید اکثر ایرانی ها خاویار نخورده اند) .


آیا میدانید دومین تولیدکنندهٔ انجیر جهان ایران است.


آیا میدانید شتر در سه دقیقه ۹۵ لیتر آب می خورد


آیا میدانید مغز انیشتین ۱۳۷۵ گرم وزن داشته است .


آیا میدانید هرکس در روز حدود۲۳هزار بار نفس می کشد.


آیا میدانید پرواز با کایت یک ورزش حرفه ای در تایلند است.


آیا میدانید تنها حیوانی که نمی تواند شنا کند، شتر است .



آیا میدانید در این دنیا تعداد جوجه ها از آدم ها بیشتر است.


آیا میدانید ایران چهاردهمین تولیدکننده برق در جهان است .


آیا میدانید در واشنگتن بیشتر از تعداد مردم، تلفن وجود دارد.


آیا میدانید «جولیوس سزار» شناگر قابل و معروفی بوده است.


آیا میدانید انسان ها در هر روز حدود ۵هزار کلمه به کار می برند.


آیا میدانید شما در طول زندگی خود حدود ۷۵هزار لیتر آب می نوشید!


آیا میدانید ایران در کشورهای مختلف پروژه های اکتشاف نفت اجرا می کند.


آیا میدانید ناخن های دست، ۴ مرتبه سریع تر از ناخن های پا رشد می کنند .


آیا میدانید به طور میانگین هرکس می تواند تنها یک دقیقه نفس خود را نگه دارد.


آیا میدانید دلفین ها هم مانند گرگ ها هنگام خواب یک چشمشان را باز می گذارند.


آیا میدانید دوّمین کتابی که در اروپا به چاپ رسید، کتاب «قانون» ابوعلی سینا بود.


آیا میدانید ایران برای اولین بار در جهان از ضایعات نخل خرما چوب مصنوعی می سازد.


آیا میدانید ۸۰ درصد صحبت انسان ها در روز، گفت وگویی است که در ذهن خودشان انجام می دهند.


آیا میدانید وقتی شخصی در «سریلانکا» سرش را از طرفی به طرف دیگر تکان می دهد، یعنی «باشه

reza بازدید : 118 جمعه 1390/08/13 نظرات (0)

دانستنیهای جالب درمورد بدن انسان

آیا میدانید: دهان انسان روزانه یک لیتر بزاق تولید می‌کند ؟ 

آیا میدانید: عمر پرزهای چشایی انسان از ۷ تا ۱۰ روز است؟ 

آیا میدانید: بدن انسان پنجاه هزار کیلومتر رشته عصبی دارد ؟ 

آیا میدانید: تنها قسمت بدن که خون ندارد قرنیه چشم است ؟ 

آیا میدانید: ورزش کردن در گرما به کاهش اشتها کمک می‌کند ؟ 

آیا میدانید: هر تار موی انسان میتواند تا وزن ۱۰۰ گرم رشد کند ؟ 

آیا میدانید: هر چروک ایجاد شده در ابرو نتیجه ۲۰۰۰۰۰ اخم است ؟ 

آیا میدانید: استرس تا ۵ برابر سیستم ایمینی بدن را پایین می آورد ؟ 

آیا میدانید: دندان تنها بخش از بدن انسان است که ترمیم نمی شود ؟ 

آیا میدانید: طول رگهای بدن انسان پانصد و شصت هزار کیلومتر است ؟ 

آیا میدانید: ضریب هوشی انسان های معمولی بین ۸۵ تا ۱۰۵ است ؟ 

آیا میدانید: در طول یک سال، قلب یک انسان عادی ۴۰ میلیون بار می تپد؟ 

آیا میدانید: در تمام انسانهای کره زمین ۹۹۹ % شباهت ژنتیکی وجود دارد ؟ 

آیا میدانید: اولین دوقلوهای آزمایشگاهی اولین بار در سال ۱۹۸۱ به دنیا آمدند ؟ 

آیا میدانید: در یک سانتی متر پوست شما ۱۲ متر عصب و ۴ متر رگ و مویرگ است؟ 

آیا میدانید: اگر تمام رگهای خونی را در یک خط بگذاریم تقریبا ۹۷۰۰۰ کیلومتر میشود ؟ 

آیا میدانید: بدن یک انسان در طول عمرش به طور متوسط ۱۳۰۰ لیتر عرق تولید میکند ؟ 

آیا میدانید: کره زمین از ۱۰۲ عنصر بوجود آمده و این ۱۰۲ عنصر در بدن انسان وجود دارد ؟ 

آیا میدانید: لایه بیرونی پوست انسان هر ۲ هفته یکبار با سلولهای جدید تعویض میشود ؟ 

آیا میدانید: محققان اخیراً به این نتیجه رسیده اند که کلیه انسان ۵۰۰ عملکرد متفاوت دارد ؟ 

آیا میدانید: ساختمان عملکرد دست وال، سگ، پرندگان (بال ها) و انسان دقیقاً مشابه است ؟

آیا میدانید: معده شما هر دو هفته ۱بار ماده مخاطی جدید ترشح میکند در غیر اینصورت خودش را هضم خواهد کرد ؟ 

آیا میدانید: در طول زمانی که این جمله را می خوانید حدود ۵۰ هزار سلول بدنتان میمیرد و سلول های جدید جایگزین آن می شود ؟ 

آیا میدانید: در طـول یـک ساعت قلب شما آنقدر سخت کار می کند کـه مــی تـــوانــد انرژی حمل یک جسم یک تنی به اندازه یک کیلومتر از سطح زمین را تامین کند ؟ 

آیا میدانید: اگر بدن شما خشک و یخ زده شود ۱۰% به وزن آن اضافه خواهد شد که این مقدار وزن اضافی را مایکرو ارگانیسم هایی که بر روی بدن قرار دارند، تشکیل می دهند ؟ 

آیا میدانید: زمانیکه گوشت و شیر را با هم می خورید، بدن به هیچ وجه کلسیم شیر را جذب نمی کند و بهتر است میان مصرف گوشت و شیر حداقل ۲ ساعت فاصله باشد ؟ 

آیا میدانید: ما یک داروخانه کامل در بدن خود داریم و می توانیم هر دارویی را در بدن خود تولید کنیم ؟ 

آیا میدانید: شبکه چشم ۱۳۵ میلیون سلول احساس دارد که مسئولیت گرفتن تصاویر و تشخیص رنگها را بر عهده دارد ؟ 

آیا میدانید: چشم انسان حدود ۱۳۵ میلیون سلول بینایی دارد که معادل یک دوربین ۱۳۵ مگاپیکسل عمل می کند ؟ 

آیا میدانید: چشم سالم انسان میتواند ده میلیون رنگ را مختلف را ببیند و آنها را از یکدیگر تمیز دهد ؟ 

آیا میدانید: کالبد شکافی انسانهای جدید بسیار بیشتر از انسانهای قدیمی طول میکشد ؟ 

آیا میدانید: قلب انسان هنگام تپیدن میان دو تپش استراحت میکند این یعنی اگر فرد ۷۰ سال عمر کرده باشد قلبش به اندازه ۴۰ سال استراحت کرده است ؟ 

آیا میدانید: مغز یک انسان در طول یک روز بیشتر از تمام تلفن های جهان به سلول ها پیام عصبی می فرستد ؟ 

آیا میدانید : پیام های عصبی با سرعتی برابر با ۱۷۰ مایل در ساعت به مغز رسیده و از مغز به سلول های عصبی می رسند ؟ 

آیا میدانید : خطر بیماری قلبی و سرطان ریه در افراد غیر سیگاری که در خانه در معرض دود سیگار اطرافیانشان هستند، بیست و پنج درصد بیشتر از دیگران است ؟ 

آیا میدانید : بدن ما به طور مداوم خود را ترمیم می کند هر سه ماه یکبار بافت استخوانی به طور کامل تعویض می شود و هر ماه پوست جدید رشد می کند به راحتی می توانیم فرآیند پیری را به تاخیر بیندازیم ؟ 

آیا میدانید : بدن یک انسان معمولی به اندازه کافی شامل: سولفور برای کشتن تمام شپش های بدن یک سگ، کربن برای ساخت ۹۰۰ مداد، پتاسیم برای آتش زدن یک توپ فوتبال، چربی برای ساختن ۷ قالب صابون، فسفر برای درست کردن سر ۲۲۰۰ کبریت و آب برای پر کردن ۱۰ تنگ را دارد ؟ 

آیا میدانید : پیشانی انسان مرکز دمای انسان است یعنی اگر شما دمای پیشانیتان را تغییر دهید دمای بدنتان هم به همان انداره تغییر میکند این یکی از دلایلی است که وقتی ما می خواهیم ببینیم که آیا تب داریم یا نه دستمان را روی پیشانی میگذاریم ؟

reza بازدید : 104 جمعه 1390/08/13 نظرات (0)

یارو اومده میگه جا گرفتی ؟ میگم بله ! میگه میاد ؟ میگم آره ! خلاصه یارو رفت ! خلاصه عموم رسید و منو دید که ایستادم توی جا پارک !میپرسه جا گرفتی واسم ؟ گفتم بله عمو !
نیم ساعت بعدش با پسر عموم رفتیم کوه تا اون لحظه خیلی خودمو کنترل کرده بودم ؛ نفس نفس زنان رسیده بودیم تا وسطاش که ازم پرسید : خسته شدی ؟ و من از اونجا هولش دادم پایین و دو تا پا با یه دستش شکست !!!
نتیجه اخلاقی : هرگز پَ نَ پَ رو تو خودتون نریزید !!!
.
.
زنه دوقلو زایده پرستاره یکی از بچه هارو میبره براش ، زنه میپرسه : اون یکی رو هم میارین ؟؟؟ پرستاره گفت : پَ نَ پَ فعلا اینو ببرین استفاده کنین ده روز بعد از فعال سازی اون یکی رو هم پست میکنیم درِ خونتون !!!!!
.
.
بهش میگم : دیگه میخوام ازت جدا بشم ! میگه : این حرف آخرته ؟ گفتم پَ نَ پَ این خلاصه ای بود از اخبار ایران و جهان ، لطفأ به مشروح اخبار توجه فرمایید !
.
.
ماهی توی آکواریم هی دهنشو باز و بسته میکنه ، داداش کوچیکم میگه داره نفس میکشه ؟ گفتم پَ نَ پَ داره به ماهیای دیگه پَ نَ پَ میگه !!!
.
.
رفتم حشره کش بخرم طرف گفت : میخواین زود بمیره ؟؟؟ گفتم : پَ نَ پَ میخوام زجرکش بشه مزه ی انتقام رو بچشم !!! مغازه داره هم زرنگ تر از من بود و گفت : دِ نَ دِ لذتی که در گذشت است در انتقام نیست !!!
.
.

ماشینه تا شیشه جمع شده ، یه نفر اون بغل افتاده پارچه سفید روش کشیدن ، یارو داره رد میشه میگه مرده ؟ گفتم پَ نَ پَ تصادف خستش کرده خوابیده !!!
.
.
زیر کتری رو روشن کردم قوری رو گذاشتم روش ، مامانم میگه میخوای چایی بخوری ؟ گفتم پَ نَ پَ غولش فحش داده میخوام بخار پزش کنم !!!
.
.
با دوستم نشستیم عکسای عروسیه اون یکی دوستمو نگاه میکنیم میگه سارا شوهرش کچله ؟ گفتم پَ نَ پَ مو داره فقط فرقشو گشاد باز کرده !!!
.
.
میخوام برم خونه چشام قرمزه به رفیقم میگم چشام قرمزه ؟ میگه آره میخوای همینجوری بری ؟ گفتم پَ نَ پَ وایمیسم تا سبز بشه بعد حرکت میکنم !!!
.
.
دیروز سوار تاکسی شدم یه آقایی پیشم نشسته بود هی میرفت که بخوابه و کج میشد سمت من ! صداش زدم میگه : اذیت میشید ؟ گفتم : پَ نَ پَ صدات زدم که بگم سرتو بذار رو شونه هام خوابت بگیره !!!
.
.
بیرون گل خریده بودم ، بردم خونه دادم به مامانم گفت گله ؟ گفتم پَ نَ پَ آفساید بود داور قبولش نکرد !!!
.
.
رفتم نون بگیرم طرف میگه شما هم نون میخوای ؟ گفتم پَ نَ پَ اومدم با خط تولید آشنا بشم !!!
.
.
تو کلاس خودکارم نمینوشت داشتم تندتند میکشیدمش روی کاغذ دوستم میپرسه خودکارت نمینویسه ؟ گفتم پَ نَ پَ دارم نوار قلبمو روی کاغذ میکشم ببینم مشکلش چیه !!!

لامپ اتاقم سوخته ، بابام اومده میگه میخوای عوضش کنی ؟؟؟
پَ نَ پَ میخوام بهش پماد سوختگی بمالم خوب بشه
.
.
.
یارو زنگ زده خونه ما میگه اداره ثبت احوال ؟ میگم نخیر . میگه ااااا اشتباه گرفتم ؟
پَ نَ پَ شما درست گرفتی ، من اشتباه برداشتم !
.
.
.
با دوستم رفتیم بام تهران ، یه یارو تو بانجی جامپینگ داشت بالا پایین میرفت ، دوستم میگه اگه این کش پاره بشه میخوره زمین داغون می شه ؟
پَ نَ پَ میخوره زمین هوا میره نمی دونی تا کجا میره
.
.
.
زنگ زدم اورژانس میگم تصادف شده ، یارو میپرسه کسی هم صدمه دیده ؟
پَ نَ پَ فقط زنگ زدم بگم همه سالمند که از نگرانی درتون بیارم !
.
.
.
از خواب بیدار شدم بابام اومده میگه بیدار شدی ؟
پَ نَ پَ خوابم خودمو زدم به بیداری !
.
.
.
رفتم چشم پزشک
میگه واسه سرخی چشمتون اومدین ؟
پَ نَ پَ سرخیش عادیه وسطش سیاه شده

.

.

.

رفتیم رستوران ، میگم ۲تا جوجه لطفا ، میگه جوجه کباب ؟
پَ نَ پَ ازین جوجه رنگیا ، یه قرمز بدین یه سبز !
.
.
.
به داداشم میگم سر رات داری میای یه لیوان آبم بیار ! بهم میگه تشنته ؟؟؟
پَ نَ پَ من آن گلبرگ مغرورم که می میرم ز بی آبی ، ولی با منت و خواری پی شبنم نمی گردم
.
.
.
رفتیم کوه دارم چوب جمع میکنم
میگه میخوای با چوبا آتیش درست کنی ؟
پَ نَ پَ پشت دریاها شهریست ، قایقی خواهم ساخت
.
.
.
داداشم میخواد ببینه چند کیلوه ، میگه برم رو ترازو ؟
پَ نَ پَ کلیک راست کن رو خودت ، برو تو پروپرتیس ببین چند کیلویی !!!
تازه میخنده میگه : احمق جون اگه موسو رو خودم نگه دارم مینویسه چند مگم !!!
.
.
.
پایان نامم تموم شده زنگ زدم به استاد میگه میخوای دفاع کنی ؟
پَ نَ پَ میخوام حمله کنم !!!
.
.
.
به رفیقم میگم گوشیمو جا گذاشتم خونه ، گوشیتو چند لحظه بده ، میگه میخوای زنگ بزنی ؟
پَ نَ پَ میخوام ببینم کلیپ خانوادگی جدید چی داری تو گوشیت !
.
.
.
تو خیابون کفتر رو سر دوستم طرح زد ! بعد دست میکشه سرش میگه ااااااااه کفتر بود ؟
پَ نَ پَ پری دریایی بود بوس فرستاد !
.
.
.
ماشینو تو روزنامه تبلیغ کردم ، میگه میخوای بفروشیش ؟
پَ نَ پَ معدلش بیست شده ازش قدردانی کردم
.
.
.
تو خیابون موتوریه اومد کیفم رو قاپید ، یارو میپرسه دزد بود ؟
گفتم پَ نَ پَ رفیقم بود اومده بود امانتیش رو پس بگیره ، فقط خواست هیجانش بیشتر باشه
.
.
.
رفتم از قسمت قفسه باز کتابخونه ۲تا کتاب برداشتم آوردم گذاشتم جلوی مسئولش که وارد حسابم کنه ؛ میگه : میخوای ببریشون ؟
پَ نَ پَ اومدم کتابارو بهت توصیه کنم بخونی ، میانگین ساعت مطالعه مملکت بره بالا

reza بازدید : 135 جمعه 1390/08/13 نظرات (0)



پدر:پسرم، چرا از من و مادرت”فاصله”گرفتی؟ چرا با مادرت قهری!


پسر: اگه “فاصله” افتاده، اگه من با ننم قهرم،توکارى با ننم کردى،که فکرشم نمیکردم


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بزرگترین فریضه ی ماه رمضان،افطاری دادن است
.
.
.
منتظر تماس شما هستیم!!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بابا خیلی دوست دارم

.
.
.
.



کی با تو بود؟گفتم بابا


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
چکیده فارســـی و.ا.ن
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است:


به همسران خیانت



با خوشگلان مدارا


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

طبق آخرین آمار پر جمعیت ترین جای دنیا
.
.
.
قلب پسرهاست

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

میخواهم از غم ندینت شکایت کنم




کلکسیون خنده‌ام را به سرقت برده.


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

وقتی تو نیستی ، نگاهم حوصله نمی کند پایش را از چشمم بیرون بگذارد.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

طفلـی به نام شادی
دیریست گمشده است
با چشم‌های روشنِ براق
با گیسویی بلند به بالای آرزو
هرکس از او نشانـی دارد
ما را کند خـــبر
این هم نشان ما:
یک سو خلیج فارس
سوی دگر خـــزر

یه سوال دارم :
چرا روزه رو میگیرن ,
سحر رومی خورن ,
افطار رو میکنن ؟!؟
خب همون سحر رو بگیرن
بخورن
بعدشم….تموم شه دیگه

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

نرم افزار عشقت توی قلبم نصب شده.
.
.
می خواهم آپدیتش کنم

.
.
.
لطفاْ گوشیتو بذار رو قلبت


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دانشمندان تشخیص دادن علت نود و نه درصداز بی وفایی ها
.
.
.
.

! بی شارژیه

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

انتقال اعتبار انجام شد

مبلغ: ۲ تا بوس آبدار

کارمزد: ۱ بغل محکم

موجودی جدید : یه عشق شگفت انگیز !

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

چنگال چیست !؟

وسیله ای بلاتکلیف بر سر سفره غضنفر اینا !

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر خیلی چاق بوده

جلو دوستاش می ره رو ترازو ، واسه اینکه ضایع نشه شکمش رو می ده تو !

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به سیاوش قمیشی میگن صبحونه چی میخوری !؟

میگه : عسل بانون . عسل بی نون . عسل کیک !

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

سوال امتحانی غضنفر !

۱۲۴۰۰۰ پیغمبر را نام برده و توضیح دهید !

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

سری قبلی اس ام اس های سرکاری

در ساحل عشقت ماهی کوچولویی هستم که در انتظاره تو چشم به دور دستها دوختم.

.

.

(مرغ ماهی خوار کجا ماندی)

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

مرسی خوبم شما خوبی؟ چه عجب یادی از ما کردی.

.

. طرح شرمنده کردن دوستان

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

لذت بخش ترین سکوت ها بعد از خداحافظی با آدم پر حرف ایجاد میشود

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

جدید ترین پشت نوشته پیکان

تو این دنیای خــر تو خـــر … ، … منم بـنزم …. !!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

طرح سوال امتحان غضنفر: پیامبران الولعزم را نام برده و یکی را به دلخواه رسم کنید

‎‏* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

افسر راهنمایی به غضنفر گیر میده میگه گواهینامتو نشون بده
غضنفر میگه جناب سروان مگه نشون دادی که میخوای نشونت بدم

‎‏* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
اینم تقدیم به بچه های باحال بندر :

تورا با تـــیغ الـــماس آفریدند

شبیه شــیشه حساس آفریدند
برای اینکه از سرما نمیری

تورا در بندرعــباس آفریدند

‎‏* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

تو سبزی دائما ، زردی نداری



همیشه گرمی و سردی نداری



زنی و تا ابد در خصلت خویش



زبانم لال ، نامردی نداری


‎‏* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

صد حبه ی نبات و قند تقدیم تو باد



شیرینی پوزخند تقدیم تو باد



تا سفره ی ما کفاف وزنت بدهد



یک گله ی گوسفند تقدیم تو باد


‎‏* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دلم کرده هوایت نازنینم



فدای بوسه هایت ! نازنینم



تمام صورتت پنکیک پوش است



بگو بوسم کجایت نازنینم


‎‏* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

تو قانون ریاضیات همیشه یک بعلاوه یک دو نمیشه ،

گاهی اوقات حاصلش میشه یه زندگی با دو تا بچه


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

تو زیبایی نداری حرف ای زن

همین را گفته و گفتیم ایضا

برای مرد اما وجودت

در این دنیا نیازی نیست دشمن

reza بازدید : 154 جمعه 1390/08/13 نظرات (0)



بچه ها می گن تو اهل سینمایی … ما سر یه چیز دعوامون شده … مگه راکی همون رمبو نیست ؟!؟ البته اگه خوابی لازم نیست الان اس ام اس کنی، فردا صبح هم بگی مشکلی نیست. ولی ما رو بی خبر نذار

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

باز هم ضایع شدم! گوشیت سایلنت بود!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

میخواستم ببینم شب‌ها که میخوای بخوابی، گوشیتو خاموش می‌کنی که سر کارت نزارن؟

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

شده خواب ببینی که وقتی خوابیدی تو خواب داری خواب میبینی که خوابی و داری می خوابی و خواب خوابو میبینی که در اون حالی که تو خواب داری خواب خواب رو میبینی تو خواب همونطور که خوابی یکی دیگه هم مثل خودت خوابه و تو خوابش خوابه خوابو میبینه و همین طور که خوابیده تو خواب به تویی که خوابی بگه:چقدر سرکاری؟

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

این SMS تنها برای بیدار کردن شما ارسال شده و هیچ ارزش دیگری ندارد حالا می تونی بری بخوابی شب بخیر……

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

پاشو سرت از رو متکا افتاده پایین

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اس ام اس نیمه شب
از اونجایی که شتر در خواب بیند پنبه دانه،گهی لپ لپ خورد گه دانه دانه، وظیفه خودم دونستم بیدارت کنم! آخه داشتی بالشتتو می خوردی!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ببخشید که دیر وقته ولی یه سوال داشتم که خیلی وقت میخواستم ازت بپرسم که الآن یادم اقتاد : ایران به کشورهای دیگر نفت میفروشه بشکشو پس میگیره یا با بشکه میده؟!؟!؟!؟

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

سلام …. تو رو خدا ببخش … نمی‌خواستم این موقع شب بیدارت کنم ….. واقعاً ببخش …. سعی کن درکم کنی … من موبایلم گم شده زنگ بزن به گوشیم تا ببینم کجاست !. شرمنده‌ام

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ای بابا هر شب من باید عین اسکلا با اس ام اس بیدارت کنم ؟ خوب خودت مث بچه ادم پاشو دیگه

اگه خوابی بیدار شو .اگه بیداری بشین .اگه نشستی پاشو راه برو .اگه راه میری بدو. اگه میتوی یه پشتک بزن و خوشحال باش که از طرف من یه اس ام اس اومده واست

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

با سلام اینجا تهران است. ساعت ۳ بامداد … صدای مردم آزار

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

شرکت ال جی شما را به ادامه خواب دعوت می کند…!!

اس ام اس نصفه شب

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

قوز بند و کتف بند پاک سمن بخرید و ببینید چه خوب شما را به ادامه خوابی که در خواب میدید دعوت میکن

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ببین یکی میخواست از خواب بیدارت کنه من نذاشتم
کار خوبی کردم؟

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ببخشید که مزاحمت شدم میخواستم بگم شبا که ما میخوابیم آقا پلیسه بیداره

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

سلام اس ام اس زدم بگم نماز یادت نره ۴ ساعت دیگه باید بیدار شی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

این اس ام اس رو تا دو روز نخون
.
.
میگم نخون
.
.
نرو پایین
.
.
بیخیال شو
.
.
نه نمیشه بهت اعتماد کرد همون دو روز دیگه بهت میدم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

هیچی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به یارو می گن…





به تو چه که به یارو چی می گن؟

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اگه بگن آشغالارو ببر پایین حال نداری!

اما برای فضولی این همه راه میای پایین!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اگه خوابیدی بیدار شو اگه بیداری بشین اگه نشستی بلند شو راه برو اگه راه میری بلند شو پشتک بزن و خوشحال باش که از طرف من واست اس ام اس اومده

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

مشترک گرامی این اس ام اس برای بیدار کردن شما در نیمه شب فرستاده شده است لطفا پس از خواندنش لبخند بزنید و سعی کنید دوباره بخوابید !

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

شرمنده به خدا، آره میدونم خواب بودی، خوب بابا فحش نده دیگه، کارت داشتم که بیدارت کردم.

میخواستم بدونم ماهی وقتی غذا میخوره، آب نمیره تو دهنش؟

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اومدم ازت معذرت خواهی کنم . میدونم خیلی تعجب کردی که واسه چی ؟ بعد وقتی میگم نمیفهمی ناراحت میشی .
آخه الان مگه ساعت ۳ نصفه شب نیست . خب واسه اینکه نصفه شب بیدارت کردم اومدم ازت عذرخواهی کنم . میشه منو ببخشی !

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

می خواستم یه چیز مهم رو بگم پاهات از زیر لحاف اومده بیرون . یه وقت سرما نخوری!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ببین عزیز دلم پاشو………..
اگه پا نشی قهر میکنما………….
خب دلم برات تنگ شده…………
جون من پاشو…………
پاشدی………….
افرین عزیزم…………
حالا که پاشدی ماچم کن بگیر بخواب!

گردآوری: مجله آنلاین روزِ شادی

reza بازدید : 90 جمعه 1390/08/13 نظرات (0)



گاه این نازک دلم ، یاد رویت میکند / گاه با دیدار گل ، یاد بویت میکند / گاه با دلواپسی ، در کنار پنجره / از هزاران قاصدک پرس و جویت میکند .


از انتهای خیالت تا هر کجا که بروی ، بازهم بهم میرسیم ، زمین بیهوده گرد نیست !


اگر پیراهن یوسف علاج درد یعقوب است / علاج درد ما هم دیدن یاران محبوب است .


داور قلبم نه سوت دارد نه کارت قرمز ، راحت باش ، تا دلت میخواهد خطا کن .


با من بمان ، نه برای اینکه در دنیای بی رحم تنها نباشم ، با من بمان تا در دنیای بی رحم تنهاییم ، تنهاترین باشی .


گاهی پروانه ها هم اشتباه عاشق میشوند ، به جای شمع ، گرد چراغهای بی احساس خیابان می میرند !


زندگی تکرار فرداهای ماست / میرسد روزی که فردا نیستیم / آنچه میماند فقط نقش نکوست / نقش ها می ماند و ما نیستیم .


بنگر که بزرگترین آرزوی من چه کم حرف است : تو !


خون می چکد از تیغ نگاهی که تو داری / فریاد از آن چشم سیاهی که تو داری / هرچند گلی نیست به خوش چشمی نرگس / در خواب ندیده است نگاهی که تو داری .


فراموش کردنت برایم مثل آب خوردن بود ، از همان آب هایی که می پرد توی گلو و سالها سرفه میکنیم !اس ام اس عاشقانه ، جملات عاشقانه ، بخش ۴۸۱


به تو سوگند ! به راز گل سرخ و به پروانه که در عشق فنا می گردد زندگی زیبا نیست ، آنچه زیباست تویی تو که آغاز منو لحظه ی پایان منی .

تقدیم به یک قدمی .
زندگی تعداد نفس ها نیست ، تعداد لبخندهای کسانی است که یادی از ما میکنند .


من از شوق تو لبریزم گل من / کجایی بی تو پاییزم گل من / ز پا افتاده ام بازآ که شاید / به دیدار تو برخیزم گل من .


عشق برای من شبیه انرژی هسته ای شده است ، با تمام دردسرهایش لازم است .


زندگی آنقدر ابدی نیست که هر روز بتوان مهربان بودن را به فردا موکول کرد .


اگر هرگز نمیخوابد دو چشم سرخ و نمناکم / اگر در فکر چشمانت شکسته قلب غمناکم / ولی یادم نخواهد رفت هرگز که یاد تو هنوز اینجاست / میان سایه روشن ها ، دل شیدای من تنهاست / نباید زود میرفتی و از دل کوچ میکردی / افقها منتظر ماندند ازین ره تا تو برگردی .


دیدی غافلگیرت کردم ! درست در لحظه ای که به یادم نبودی ، بیادت بودم !


خیابانهای تنهایی دلی ولگرد میخواهد / و آوازم بدون تو سکوتی سرد میخواهد / برایت مرده بودم تا برایم تب کند قلبت / ولی حتی نپرسیدی دلت همدرد میخواهد ؟


یادمان باشد شاید شبی آنچنان آرام گرفتیم که دیدار صبح فردا ممکن نشد ، پس به امید فرداها "محبتهایمان" را ذخیره نکنیم .

هیچ گاه خط دلت را مشغول نکن ، شاید دلتنگی پشت خط باشه ، دلتنگتم !

اس ام اس عاشقانه ، جملات عاشقانه


امروز که آینه جوابش سنگ است / در ذهن زمانه عشق هم بی رنگ است / هر کس که نداند تو خودت می دانی / آری به خدا دلم برایت تنگ است .


مقیاس اندازه گیری فاصله متر نیست ، اشتیاق است ، مشتاق که باشی حتی یک قدم نیز فاصله ای دور است .


همانند پلی بودم برای عبورت ، به فکر تخریب من نباش ، رسیدی دست تکان بده ، من خود فرو میریزم .


هر لحظه بهانه ی تو را میگیرم / هر ثانیه با نبودنت درگیرم / حتی تو اگر به خاطرم تب نکنی / من یک طرفه برای تو میمیرم .


به کسی اعتماد کن که بتواند سه چیز را در تو تشخیص دهد : اندوه پنهان شده در لبخندت را ، عشق پنهان شده در عصبانیتت را و معنای حقیقی سکوتت را .


دل بسته ام به پاییز ، شاید دوباره ، از سر مهر بیایی .


اگر باور داری خاطره ها ماندگارند ، پس آسوده خاطر باش که همیشه در خاطرم هستی .


جوان ترین شاخه ی گل از قشنگترین گلهای باغ دلم تقدیم به تو که خیلی گلی !


دلبسته به سکه های قلک بودیم / دنبال بهانه های کوچک بودیم / رویای بزرگتر شدن خوب نبود / ای کاش تمام عمر کودک بودیم .


میخوای بدونی چه جور آدمی هستی ؟ ۷۷۷ رو ضرب در ۲۶۰ کن !اس ام اس عاشقانه ، جملات عاشقانه ، بخش ۴۷۹


دوستی نه در ازدحام روز گم می شود نه در خلوت شب ، خفته یا بیدار یاد می دارمت .


مرا جای خودم بگذار / خودت را جای گهواره / و آغوشی تسلی بخش / کنارم باش همواره .


جان رفته ولی زخم جفایت نرود / تاثیر دو چشم بی وفایت نرود / فرشی ز دل شکسته انداخته ام / آهسته بیا شیشه به پایت نرود .


تو "آدم" و من "حوا" ، سیبی در کار باشد یا نه ، در آغوش تو بهشت جاریست ، بوسه هایت طعم سیب می دهند .


مترسک گفت : ای گندم تو گواه باش مرا برای ترساندن آفریدند اما من عاشق پرنده ای بودم که از گرسنگی مرد .


ای کاش قانون همه ی دوستی ها این بود : یا رفاقت تعطیل یا جدایی هرگز !


نه از فلسفه کلامی می دانم و نه منطق می گنجد در کلامم ، بی استدلال دوستت دارم .

تقدیم به عشقم لینا .
ستاره ها رو با اینکه خیلی دورند ، هر شب میشه دید ، کاش تو هم ستاره بودی .


چشم ها را شستم ، جور دیگر دیدم ، باز هم سود نداشت ، تو همان بودی که باید دوست داشت .

تقدیم به عزیزترینم محمد .
با تو از ناب ترین لحظه سخن خواهم گفت / دوستت خواهم داشت ، هیچ میدانی چیست ؟ / لحظه ای نیست که در خاطر من یاد تو نیست .

reza بازدید : 158 جمعه 1390/08/13 نظرات (0)


لیلی، پروانه خدا


شمع بود، اما کوچک بود. نور هم داشت اما کم بود.
شمعی که کوچک بود و کم، برای سوختن پروانه بس بود.
مردم گفتند: شمع عشق است و پروانه عاشق.
و زمین پر از شمع و پروانه شد.
پروانه ها سوختند و شمع ها تمام شدند.
خدا گفت: شمعی باید دور، شمعی که نسوزد، شمعی که بماند.
پروانه ای که به شمع نزدیک می سوزد، عاشق نیست.
شب بود، خدا شمع روشن کرد.
شمع خدا ماه بود. شمع خدا دور بود.
شمع خدا پروانه می خواست. لیلی، پروانه اش شد.
بال پروانه های کوچک زود می سوزد، زیرا شمع ها، زیادی نزدیکند.
بال لیلی هرگز نمی سوزد. لیلی پروانه شمع خداست.
شمع خدا ماه است. ماه روشن است؛ اما نمی سوزد.
لیلی تا ابد زیر خنکای شمع خدا می رقصد.



میخهایی بر روی دیوار


پسر بچه ای بود که اخلاق خوبی نداشت و همه اطرافیان از این رفتار او خسته شده بود ند روزی پدرش او را صدا کرد وگفت پسر دلم می خواهد کاری برای من انجام بدهی پسر گفت باشه

پدر اورا به اطاقی برد و جعبه میخی بدستش داد و گفت پسرم از تو می خواهم که هر بار که عصبانی شدی میخی بر روی این دیوار بکوبی
روز اول پسر بچه 37 میخ به دیوار کوبید . طی چند هفته بعد ؛ همان طور که یاد می گرفت چگونه عصبانیتش را کنترل کند تعداد میخهای کوبیده شده به دیوار کمتر میشد .
او فهمید که کنترل عصبانیتش آسانتر از کوبیدن میخها بر دیوار است

به پدرش گفت و پدر نیز پیشنهاد داد هر روز که می تواند عصبانیتش را کنترل کند ؛‌ یکی از میخها را از دیوار بیرون آورد.
روزها گذشت و پسر ک بلاخره توانست به پدرش بگوید که تمام میخها را از دیوار بیرون آورده است .
پدر دست پسرک را گرفت و به کنار دیوار برد وگفت : پسرم تو کار خوبی انجام دادی اما به سوراخهای دیوار نگاه کن دیوار هر گز مثل گذشته نمی شود وقتی تودر هنگام عصبانیت حرفی را میزنی ؛ آن حرف ها هم چنینی آثاری را در دل کسانی که دلشونو شکستیم به جای می گذارند که متاسفانه جای بعضی از اونها هرگز با عذر خواهی پر نمیشه .




ما چطور هیچ تا حالا فکر کردیم چقدر ازاین میخها در دیوار دل دیگران فرو کردیم


بیایم از خدا بخواهیم که به ما انقدر مهربانی وگذشت بدهد تا
هر گز دردیوار دل دیگران میخی فرو نکنیم .




شادی در تنهایی نیست


ناصر خسرو قبادیانی بسوی باختر ایران روان بود . شبی میهمان شبانی شد در روستای کوچکی در نزدیکی سنندج ، نیمه های شب صدای فریاد و ناله شنید برخاست و از خانه بیرون آمد صدای فریاد و ناله های دلخراش و سوزناک از بالای کوه به گوش می رسید . مبهوت فریاد ها و ناله ها بود که شبان دست بر شانه اش گذاشت و گفت : این صداها از آن مردیست که همسر و فرزند خویش را از دست داده ، این مرد پس از چندی جستجو در غاری بر فراز کوه ماندگار شد هر از گاهی شبها ناله هایش را می شنویم . چون در بین ما نیست همین فریاد ها به ما می گوید که هنوز زنده است و از این روی خوشحال می شویم . که نفس می کشد . ناصر خسرو گفت می خواهم به پیش آن مرد روم . مرد گفت بگذار مشعلی بیاورم و او را از شیار کوه بالا برد . ناصر خسرو در آستانه غاری ژرف و در زیر نور مهتاب مردی را دید که بر تخته سنگی نشسته و با دو دست خویش صورتش را پنهان نموده بود .
مرد به آن دو گفت از جان من چه می خواهید ؟ بگذارید با درد خود بسوزم و بسازم .
ناصر خسرو گفت : من عاشقم این عشق مرا به سفری طول دراز فرا خوانده ، اگر عاشقی همراه من شو . چون در سفر گمشده خویش را باز یابی . دیدن آدمهای جدید و زندگی های گوناگون تو را دگرگون خواهد ساخت . در غیر اینصورت این غار و این کوهستان پیشاپیش قبرستان تو و خاطراتت خواهد بود . چون پگاه خورشید آسمان را روشن کند براه خواهم افتاد اگر خواستی به خانه شبان بیا تا با هم رویم .
چون صبح شد آن مرد همراه ناصرخسرو عازم سفر بود . سالها بعد آن مرد همراه با همسری دیگر و دو کودک به دیار خویش باز گشت در حالی که لبخندی دلنشین بر لب داشت .
اندیشمند یگانه سرزمینمان ارد بزرگ می گوید :
“سنگینی یادهای سیاه را
با تنهایی دو چندان می کنی …
به میان آدمیان رو و در شادمانی آنها سهیم شو
لبخند آدمیان اندیشه های سیاه را کمرنگ و دلت را گرم خواهد نمود . ”
شوریدگان همواره در سفر هستند و چون خواسته خویش یافتند همانجا کاشانه ایی بسازند ، و چون دلتنگ شوند به دیار آغازین خویش باز گردند…



سفر هفتاد ساله

در شهر “میانه” نوجوانی باهوش تمام کتابهای استادش را آموخته و چشم بسته آن ها را برای دیگر شاگردان می خواند .
استادش به او گفت به یک شرط می گذارم در امر آموزش دادن مرا کمک کنی شاگرد پرسید چه امری ؟، استاد گفت آموزش بده اما نصیحت مکن . شاگرد گفت چرا نصیحت نکنم . استاد پیر گفت دانش در کتاب هست اما پند آموزی احتیاج به تجربه و زمان دارد که تو آن را نداری خرد نتیجه باروری دانش و تجربه است .


شاگرد گفت : درس بزرگی به من آموختید سعی می کنم امر شما را انجام دهم .
ارد بزرگ اندیشمند نامدار کشورمان می گوید : سرایش یک بیت درست از زندگی ، نیاز به سفری ، هفتاد ساله دارد .
گفته می شود سالها گذشت و تا استاد زنده بود آن شاگرد ، کسی را اندرز نمی داد .



ساختن روح

آلن جونز کشیش می گوید برای ساختن روح به چهار نیروی نامرئی نیاز داریم : عشق ، مرگ ،قدرت ، زمان .
عشق لازم است زیرا خدا ما را دوست دارد .
آگاهی از مرگ لازم است تا زندگی را بهتر بفهمیم .
مبارزه برای رشد لازم است ، اما نباید در دام قدرتی که در این مبارزه به دست می آید بیفتیم زیرا می دانیم که این قدرت هیچ ارزشی ندارد.
سرانجام باید بپذیریم که روح ما هر چند ابدی است اما در این لحظه گرفتار دام زمان است ، با فرصتها و محدودیتهایش .بدین ترتیب باید طوری عمل کنیم که در زمان بگنجد، کاری کنیم تا به هر لحظه ارزش بگذاریم .نباید این چهار نیرو را مشکلاتی بدانیم که باید حل کنیم ، زیرا خارج از اختیار ماست . باید آنها را بپذیریم و بگذاریم آن چه را که باید به ما بیاموزند .



خدا و کودک

کودکی که آماده تولد بود نزد خدا رفت و از او پرسید:
می گویند فردا شما مرا به زمین می فرستید، اما من به این کوچکی وبدون هیچ کمکی چگونه می توانم برای زندگی به آنجا بروم؟
خداوند پاسخ داد: در میان تعداد بسیاری از فرشتگان،من یکی را برای تو در نظر گرفته ام، او از تو نگهداری خواهد کرد
اما کودک هنوزاطمینان نداشت که می خواهد برود یا نه،گفت : اما اینجا در بهشت، من هیچ کاری جز خندیدن و آواز خواندن ندارم و این ها برای شادی من کافی هستند.
خداوند لبخند زد: فرشته تو برایت آواز خواهد خواند و هر روز به تو لبخند خواهد زد تو عشق او را احساس خواهی کرد و شاد خواهی بود
کودک ادامه داد: من چگونه می توانم بفهمم مردم چه میگویند وقتی زبان آنها را نمی دانم؟...
خداوند او را نوازش کرد و گفت: فرشتهّ تو، زیباترین و شیرینترین واژه هایی را که ممکن است بشنوی در گوش تو زمزمه خواهد کرد و با دقت و صبوری به تو یاد خواهد داد که چگونه صحبت کنی.
کودک با ناراحتی گفت: وقتی می خواهم با شما صحبت کنم ،چه کنم؟
اما خدا برای این سوال هم پاسخی داشت: فرشته ات دست هایت را در کنار هم قرار خواهد داد و به تو یاد می دهد که چگونه دعا کنی.
کودک سرش را برگرداند و پرسید: شنیده ام که در زمین انسان های بدی هم زندگی می کنند،چه کسی از من محافظت خواهد کرد؟
فرشته ات از تو مواظبت خواهد کرد ،حتی اگر به قیمت جانش تمام شود .
کودک با نگرانی ادامه داد: اما من همیشه به این دلیل که دیگر نمی توانم شما را ببینم ناراحت خواهم بود.
خداوند لبخند زد و گفت: فرشته ات همیشه دربارهّ من با تو صحبت خواهد کرد و به تو راه بازگشت نزد من را خواهد آموخت،گر چه من همیشه در کنار تو خواهم بود
در آن هنگام بهشت آرام بود اما صداهایی از زمین شنیده می شد.
کودک فهمید که به زودی باید سفرش را آغاز کند.
او به آرامی یک سوال دیگر از خداوند پرسید:
خدایا !اگر من باید همین حالا بروم پس لطفآ نام فرشته ام را به من بگویید..
خداوند شانهّ او را نوازش کرد و پاسخ داد:
نام فرشته ات اهمیتی ندارد، می توانی او را ...
*** مـادر***
صدا کنی



آیا در پس مرگ زندگی ست

دوباره باید بر می خواست او کارهای ناتمام بسیاری بر دوش خود حس می کرد آیا از پس استقبال از مرگ ، می توانست زندگی را دوباره در آغوش گیرد ؟
او یا باید فنای تدریجی را می پذیرفت و یا مرگ سریع را ، و شاید هم در پس این مرگ سریع زندگی را بدست می آورد . بلاخره تصمیم خویش را گرفت و از حصار اردوگاه بردگی و مرگ به بیرون پرید و با چند نفر از مرگ رستگان عهد بست و ایران را نجات بخشید . بقول اندیشمند یگانه کشورمان ارد بزرگ : هنگام گسست و بریدن از همه چیز ، می توانی بسیاری از نداشته ها را در آغوش کشی .
آن کسی که از زندان بردگی بیرون جست و ایران را نجات بخشید نادرشاه افشار بود که در سن ۲۵ سالگی پس از سالها تحمل بردگی از حصار ازبکان بیرون آمده و کشور ایران را دوباره سرفرازی بخشید .


شاید اگر او از مرگ می هراسید هیچ گاه برای خود و کشورش آزادی و شرف به ارمغان نمی آورد …




اسب سرکش در سینه لیلی


لیلی گفت: موهایم مشکی ست، مثل شب، حلقه حلقه و مواج، دلت توی حلقه های موی من است.
نمی خواهی دلت را آزاد کنی؟ نمی خواهی موج گیسوی لیلی را ببینی؟
مجنون دست کشید به شاخه های آشفته بید و گفت: نه نمی خواهم، گیسوی مواج لیلی را نمی خواهم. دلم را هم.
لیلی گفت: چشمهایم جام شیشه ای عسل است، شیرین،
نمی خواهی عکست را توی جام عسل ببینی؟ شیرینی لیلی را؟
مجنون چشمهایش را بست و گفت: هزار سال است عکسم ته جام شوکران است،
تلخ. تلخی مجنون را تاب می آوری؟
لیلی گفت: لبخندم خرمای رسیده نخلستان است.
خرما طعم تنهایی ات را عوض می کند. نمی خواهی خرما بچینی؟
مجنون خاری در دهانش گذاشت و گفت: من خار را دوستتر دارم.
لیلی گفت: دستهایم پل است. پلی که مرا به تو می رساند. بیا و از این پل بگذر.
مجنون گفت: اما من از این پل گذشته ام. آنکه می پرد دیگر به پل نیازی ندارد.
لیلی گفت: قلبم اسب سرکش عربی ست. بی سوار و بی افسار. عنانش را خدا بریده،
این اسب را با خودت می بری؟
مجنون هیچ نگفت. لیلی که نگاه کرد، مجنون دیگر نبود؛ تنها شیهه اسبی بود و رد پایی بر شن.
لیلی دست بر سینه اش گذاشت، صدای تاختن می آمد.



لیلی، رفتن است

خدا گفت: لیلی یک ماجراست، ماجرایی آکنده از من.
ماجرایی که باید بسازیش.
شیطان گفت: تنها یک اتفاق است. بنشین تا بیفتد.
آنان که حرف شیطان را باور کردند، نشستند
و لیلی هیچ گاه اتفاق نیفتاد.
مجنون اما بلند شد، رفت تا لیلی را بسازد.
خدا گفت: لیلی درد است. درد زادنی نو. تولدی به دست خویشتن.
شیطان گفت: آسودگی ست. خیالی ست خوش.
خدا گفت: لیلی، رفتن است. عبور است و رد شدن.
شیطان گفت: ماندن است. فرو رفتن در خود.
خدا گفت: لیلی جستجوست. لیلی نرسیدن است و بخشیدن.
شیطان گفت: خواستن است. گرفتن و تملک.
خدا گفت: لیلی سخت است. دیر است و دور از دست.
شیطان گفت: ساده است. همین جایی و دم دست.
و دنیا پر شد از لیلی های زود. لیلی های ساده اینجایی.
لیلی های نزدیک لحظه ای.
خدا گفت: لیلی زندگی ست. زیستنی از نوعی دیگر.
لیلی جاودانگی شد و شیطان دیگر نبود.
مجنون، زیستنی از نوعی دیگر را برگزید و می دانست که لیلی تا ابد طول می کشد.

reza بازدید : 127 شنبه 1390/08/07 نظرات (1)


جک لطيفه جوک 18+ (جک لطيفه سرگرمي جوک)

جک جديد 90 (جوک جديد 90)
نويسنده: جک نويس - ??90/5/?

جک شماره 1: نکته : وقتي هنوز يه سالت نشده پدر مادرت هي ميگن بگو بابا.. بگو مامان
الان ميگي مامان…. ميگه زهر مارو مامان !

جوک شماره 2: ترس پسرها از ازدواج دل بستن به يه دختر نيست، دل بريدن از بقيه دخترهاست?!

جک شماره 3: يکي از مسئولين:
سال ?? در تلفات جاده‌اي ?? درصد کاهش وجود داشته است و تا سال ?? اين تلفات به صفر مي‌رسد و انشاءالله تا سال ?? در جاده‌ها زاد و ولد خواهيم داشت!

جوک شماره 4: تبليغ زمزم به سبک ع.ر.ب.ي:
عبود: ولک جاسم کوکاکولا ميخوري؟
جاسم: ها ميخورم
عبود: گ.و.ه ميخوري! بايد زمزم بخوري.

جک شماره 5: غضنفر تا ده سال براي مادرش عزاداري مي کرد . بهش ميگن : آخه چقدر گريه مي کني ده سال گذشته . ميگه : آخه هر وقت يادم ميفته که موقع خاکسپاريش چه دست و پايي ميزد جيگرم آتيش مي گيره

جوک شماره 6: غضنفر با يک سرهنگه سوار هواپيما ميشن . غضنفر رو به سرهنگه مي کنه ميگه ببخشيد شما گروهبانيد؟ سرهنگه ميگه نه
غضنفرهمين سوال رو چند بار مي پرسه. آخر سرهنگه خسته ميشه ميگه بله بابا من گروهبانم . غضنفر ميگه پس چرا لباس سرهنگارو پوشيدي ؟!!

جک شماره 7: غضنفر ميره «استر.يپ شو» ، بعد از چند ساعت به رفيقش ميگه: پاشو بريم، از اول معلوم بود اين دختره زورش نمي‌رسه ميله رو کج کنه!

جوک شماره 8: (جک بي ادبي جديد)
از يه لامپ ميپرسن : احوالت چطوره ؟
ميگه : چه احوالي !!؟ کار به جاهاي خوبش که ميرسه منو خاموش ميکنن !

جک شماره 9: ?صداي عشق… صداي قلب نيست، صداي گيتار نيست، صداي پيانو هم نيست، صداي عشق … صداي فنرهاي تخته?

جوک شماره 10: دوست دختر غضنفر بهش مي گه يه حرفي بزن تا قلبم وايسه، غضنفر بعد از کمي فکر مي گه: “داداشت پشت سرته!”

جک شماره 11: به غضنفر مي گن مار باباتو نيش زد فوت کرد، مي گه: از پشت زدش؟ مي گن آره، مي گه مار مقصره…

جوک شماره 12: غضنفر با لباس تو رودخونه شنا مي کرده، ازش مي پرسن چه کار مي کني؟
مي گه: لباسامو مي شورم…
بهش مي گن: ماشين لباسشويي تو خونه ندارين؟
مي گه: داريم، ولي وقتي مي رم اون تو سرم گيج مي ره!
لينک
نظرات (غير فعال)
جک جديد (جوک جديد!!!)
نويسنده: جک نويس - ??90/4/7

جک شماره 1 : معلمه به شاگردش ميگه تو امسال چطوري مي خواي قبول شي ؟ نه درس مي خواني، نه مياي باغ ........!!؟

جوک شماره 2 :غضنفر شب که ميشه ميخوابه خواب حنا بندون عروسيشو ميبينه صبح که از خواب بلند ميشه ميبينه تو خودش ريده دستشم تو شورتشه!

جک شماره 3 :غضنفر باباش ميميره هفتش خيلي شلوغ مي شه واسه چهلم بليط مي فروشه

جوک شماره 4 :غضنفربه دختره ميگه بوس ميدي؟ ميگه نه! غضنفرميگه به جهنم بخاطر خودت گفتم من خودم زن دارم

جک شماره 5 :به غضنفريه ماشين مي دن که فرمونش سمت راست بوده بعد يه مدت ازش مي پرسن چطوره؟ ميگه خوبه ، فقط هر وقت تف مي کنم ميفته روي زنم

جوک شماره 6 :غضنفرداشته کباب درست مي کرده مي بينه يه گربه داره نگاه مي کنه داد مي زنه آي بلال شير بلاله

جک شماره 7 :غضنفرعاشق خدا مي شه کعبه مي کشه از توش تير رد مي کنه

جوک شماره 8 :يه ايروني، يه آلماني، يه اسپانيايي و يه غضنفرسوار هواپيما بودن که زير هواپيما درمي ره، همه، حتي خلبان، از ميله بالاي هواپيما آويزون مي شن، خلبان مي گه: يکي از شماها بايد از هواپيما بپره بيرون، غضنفرمي گه: من مي پرم به يه شرط: همه تون برام کف بزنين، همه براش کف مي زنن و سقوط مي کنن!!!

جک شماره 9 :غضنفرميره تو خيابون مي بينه نوشته: سيو همان سيب است...
ميگه: دروغ ميگن پدر سگا ! خودم خوردم صابون بود!!!

جوک شماره 10 :غضنفرسفره دلش رو واسه دوستش باز مي کنه توش پر از نون بربري بوده....

جک شماره 11 :غضنفرتو جوي آب تف ميکنه ميره دنبالش پاشو بگذاره روش

جوک شماره 12 :گه دلتنگ باشي کسي نمي فهمه ... اگه عاشق باشي هيچ کس نمي فهمه.... اگه درد داشته باشي هيچ کس نمي فهمه... ولي کافيه فقط يه دفعه بگوزي تا همه بفهمن

************************************************************************
جوک شماره 1 : به غضنفر ميگن ترمز ABS چيه؟ ميگه تو سرعت هاي زياد و سر پيچ ها کار حضرت ابوالفضل رو مي کنه!!!

جک شماره 2 : غضنفر تو آينه عکس خودشو مي بينه بعد مي گه: ا...اين چه آشناست ! بعد از يه ساعت فکر کردن داد مي زنه: فهميدم... اين همون کره خريه که امروز تو آرايشگاه يک ساعت زل زده بود به من !

جوک شماره 3 : يه بار يه ديوونه دنبال رئيس بيمارستان مي اندازه . خلاصه رئيس بيمارستان رو تو يه بن بست گير مياره. رئيس بيمارستان با ترس مي گه از جون من چي مي خواي ؟ ديوونه هه مي ره با دست بهش مي زنه مي گه حالا تو گرگي!

جک شماره 4 : بچه:مامان اون آقاهه رو ببين کچله مامان:هيس...ميفهم بچه:مگه تا حالا نفهميده

جوک شماره 5 : معلم کلاس اول از ساسان کوچولو مي پرسه ..اگه تو 10 تا شکلات داشته باشي 2 تاشو بدي به سميرا..3 تاشو بدي به مريم و يه دونه هم بدي به شراره اونوقت چي خواهي داشت؟؟؟ ساسان ميگه .خوب معلومه 3 تا دوست دختر جديد

جک شماره 6 : يک روز دو تا خاليبند واسه هم خالي مي بستند. اولي ميگه: ما يه کوه کنار خونه مون داريم که هر وقت مي گيم جاسم، دو سه بار ميگه جاسم.... جاسم.... جاسم.... دومي ميگه: اين که چيزي نيست، ما يه کوه داريم کنار خونه مون که هر وقت مي گيم جاسم، ميگه: کدوم جاسم

جوک شماره 7 : يه روز يه کشيش به يه راهبه پيشنهاد مي کنه که با ماشين برسوندش به مقصدش… راهبه سوار ميشه و راه ميفتن… چند دقيقهء بعد راهبه پاهاش رو روي هم ميندازه و کشيش زير چشمي يه نگاهي به پاي راهبه ميندازه… راهبه ميگه: پدر روحاني ، روايت مقدس ??? رو به خاطر بيار… کشيش قرمز ميشه و به جاده خيره ميشه… چند دقيقه بعد بازم شيطون وارد عمل ميشه و کشيش موقع عوض کردن دنده ، بازوش رو با پاي راهبه تماس ميده… راهبه باز ميگه: پدر روحاني! روايت مقدس ??? رو به خاطر بيار!… کشيش زير لب يه فحش ميده و بيخيال ميشه و راهبه رو به مقصدش مي رسونه… بعد از اينکه کشيش به کليسا بر مي گرده سريع ميدوه و از توي کتاب روايت مقدس ??? رو پيدا مي کنه و مي بينه که نوشته: «به پيش برو و عمل خود را پيگيري کن… کار خود را ادامه بده و بدان که به جلال و شادماني که مي خواهي مي رسي»!!!

جک شماره 8 : يک روز يه يزدي مي ره رو پشت بام خونه اش که آنتن رو درست کنه که يک دفعه از طبقه ششم ميفته پايين همين که از جلوي پنجره اشپزخونه خودشون رد مي شه مي بينه خانومش داره برنج درست مي کنه داد مي زنه مي گه خانم يک پيمانه کمش کنننننننننن !!!!!!

جوک شماره 9 : تو جهنم بمب ميگذارند همه شهيد ميشن ميرن تو بهشت.

جک شماره 10 : اگر روزي از کنار گنجشکي رد شدي و ديدي نپريد فکر نکن دوستت داره بدون تو رو آدم حساب نکرده

جوک شماره 11 :يه خر با يه گور خر مسابقه دو ميدن گور خر برنده مي شه خر ميگه : قبول نيست تو لباس ورزشي تنت کرده بودي

********************************************************************
-مردها مثل اطو هستند هم مصرفشان بالا است هم زود داغ مي کنند البته بدون بخارشان هم بدرد نمي‌خورد.

- مردها مثل پياز هستند ظاهر سفيد و ظريفي دارند اما باطنشان اشک آدم رو در مي‌آورد.

- مردها مثل سکوت هستند با کوچکترين حرفي ميشکنند.

- مردها مثل چراغ راهنمايي هستند هر چقدر هم با آنها حرف بزني باز هم مرتب رنگ عوض مي کنند.

- مردها مثل الکل هستند دير بجنبي همه شان مي پرند.

- مردها مثل عينک دودي هستند با هر دو دنيا را تيره و تار مي بيني.

- مردها مثل ظرف سفالي هستند بدون رنگ و لعاب جلوه اي ندارند.

- مردها مثل کامپيوتر هستند يک بار خودش را ميگيري و يک عمر لوازم جانبي آنرا .

- مردها مثل کيک خامه اي هستند با نگاه اول آب از لب و لوچه آدم آويزان مي شود اما کمي بعد دل آدم را ميزند.

- مردها مثل زير شلواري هستند مردا با هيچکدامشان جرأت نمي کنند به بازار بروند.

- مردها مثل توپ هستند تا لگدشان نزني تکون نمي خورند.

- مردها مثل لاستيک سواري هستند کمتر از چهارتا بيفايده است.

- مردها مثل بچه ها هستند تا وقتي که ساکتند خوبند
*******************************************************************


جک شماره 1: ترکه از جوب مي پره ازش فيلم مي گيرن . دور آهسته ميزارن ميفته تو جوب. دور تند مي زارن مي خوره به ديوار


جک شماره 2: ترکه يه آينه رو زمين پيدا مي کنه. برش مي داره، عکسش مي افته توش، ميگه: ببخشيد نمي دونستم مال شماست.


جک شماره 3: بچه اصفهاني سر سفره غذا مي خورده.باباش با لهجي شيرين اصفهاني بهش ميگه باباجون اينقدر غذا بخور که سير بشي نه اينقدر که خسته بشي

جک شماره ?: از لره مي پرسن: اگه با کسي ازدواج کني که يه خواهرِ دو قلو داشته باشه چه جوري از همديگه تشخيص ميديشون؟
لره مي گه : برا چي بايد تشخيص بدم !!!

جک شماره ?: به غضنفر ميگن: به نظرت اسطوره مقاومت کيه؟ ميگه: مرغ!!
ميگن چرا؟
ميگه: تا حالا روي تخم خودت نشستي؟



جک شماره ?: به خانومه ميگن چرا اينقد دماغت گندس خانومه ميگه والا خواستم آيدان سفارش بدم اشتنباهي زنگ زدم لارجر باکس

جک شماره 7: تا وقتي مجردي هرکي بهت ميرسه ميگه تو که همه چي داري چرا ازدواج نميکني؟ وقتي ازدواج کردي هرکي بهت ميرسه ميپرسه تو که همه چي داشتي واسه چي ازدواج کردي؟


جک شماره 8: اصفهانيه تصادف کرده بود وسط خيابون نشسته بود ميزد تو سرش مي گفت ماشينم داغون شد! بدبخت شدم خاک تو س

تعداد صفحات : 2

درباره ما
slm be dustaye gole khodam adresse jadide in web ro mizaram k sar bezanid unja dastanaye bishtari gozashtam o kollan dg unja matlab up mikonam biayn hatman inam az adress : www.cliff-hanger.rozblog.com :* :*
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    به کدامیک از موضوعات این وبلاگ علاقه دارید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 31
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 3
  • آی پی دیروز : 6
  • بازدید امروز : 5
  • باردید دیروز : 7
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 12
  • بازدید ماه : 2,115
  • بازدید سال : 7,965
  • بازدید کلی : 25,951